امامت - صفحه 251

د ـ مقدّم داشتن مستضعفان

۳۲۴.پيامبر خدا صلى الله عليه و آلهـ در سخنانى به على عليه السلام ، در هنگامى كه او را بر يمن گماشت ـ :فرو دست را بر فرادست ، مقدّم بدار ، و ناتوان را بر زورمند .

۳۲۵.امام على عليه السلامـ در نامه اش به مالك اَشتر ، آن گاه كه او را بر مصر گماشت ـ :ديگر، آن كه در باره طبقه فرودستِ درمانده ، همچون مستمندان و نيازمندان و بينوايان و رنجوران ، همواره خداى را در نظر بدار ؛ زيرا در ميان اين طبقه ، تهى دستانى هستند كه دست به سوى اين و آن مى گشايند و يا بدون آن كه درخواستى كنند ، نشان مى دهند كه نيازمندند ، و عدّه اى هم روى گدايى ندارند . ۱
حقّ آنان را ـ كه خداوند عز و جلپاسداشت آن را از تو خواسته است ـ ، پاس بدار و بخشى از بيت المالت را و بهره اى از غلّاتِ اراضىِ بازمانده براى دولت ۲ اسلامى هر شهر و آبادى را براى آنان قرار ده ؛ زيرا دورترينِ آنان ، همانند نزديك ترينشان سهم مى برد ، و تو مسئول پاسدارى از حقّ او هستى ، و مبادا سرمستى[از نعمت يا قدرت] ، تو را از رسيدگى به اين طبقه باز بدارد ؛ چرا كه نگهدارى از چيزى بسيار و مهم ، عذر موجّهى براى تو در فرو نهادن امرى ناچيز ، نخواهد بود . بنا بر اين ، همواره در انديشه مشكلات اين طبقه باش و متكبّرانه از آنان رخ متاب .
و به امور كسانى از آنان كه به تو دسترس ندارند و در نگاه ها خُرد مى آيند و مردم، آنان را بى مقدار مى پندارند ، رسيدگى كن و براى اين كار ، كسى را كه مورد اعتماد توست و خدا ترس و فروتن است ، بگمار تا احوال آنان را به تو گزارش دهد . آن گاه ، در باره آنان، آن گونه رفتار كن كه در روزى كه خدا را ملاقات مى كنى ، عذرت را بپذيرد ؛ چرا كه اين دسته از مردم ، بيش از ديگران به دادگرى نيازمندند . و با گزاردن حقّ هر كس ، در پيشگاه خداوند عز و جلعذر و حجّتى داشته باش .
به يتيمان و سال خوردگانى كه دستشان از همه جا كوتاه است و دست خواهش به سوى كسى دراز نمى كنند ، توجّه كن ، و اين ، بر حكمرانان گران است ، و البتّه حق هميشه گران است ؛ ولى خداوند، آن را بر مردمانى كه طالب آخرت اند و در اين راه سخت مى شكيبند و به راست بودنِ وعده اى كه خداوند به آنان داده است ، اطمينان دارند، سبك مى گرداند .

1.واژه «معترّ» در متن عربى حديث ، به كسى گفته مى شود كه نادار است و نشانِ نادارى دارد ، ولى درخواست كمك نمى كند .

2.واژه «صَوافى» در متن عربى حديث ، املاك و زمين هايى است كه صاحبانشان آنها را ترك كرده اند ، يا مرده اند و وارثى ندارند .

صفحه از 327