امامت - صفحه 255

۳۲۸.امام حسين عليه السلام :از پدرم در باره ورود پيامبر صلى الله عليه و آله [به خانه اش] پرسيدم . فرمود : «ورود او ، در اختيار خودش بود و هر زمان كه مى خواست ، وارد مى شد . و چون به منزلش مى رفت ، اوقاتش را به سه بخش تقسيم مى كرد : يك بخش براى خدا (عبادت و نيايش) ، يك بخش براى خانواده اش ، و يك بخش براى خودش . آن گاه ، بخش مربوط به خويشتن را ميان خود و مردم قسمت مى كرد و آن را از طريق خواص ، به توده مردم منتقل مى ساخت ۱ و چيزى را از آنان دريغ نمى ورزيد .
در قسمت مربوط به امّت ، روش ايشان چنين بود كه اهل فضل را در انجمنش مقدّم مى داشت و به هر يك ، به فراخور فضل و منزلت دينى اى كه داشت ، زمانى را تخصيص مى داد . برخى از آنان يك حاجت و كار داشتند ، برخى دو حاجت ، و برخى چند حاجت . پس ايشان آن طور كه صلاح آنان و امّت بود ، به خواسته هايشان رسيدگى مى كرد و در خورِ آنان ، مطالبى را بيان مى داشت و مى فرمود : حاضران به غايبان برسانند و [مى فرمود :] حاجت كسى را كه نمى تواند حاجتش را به من برساند ، به من برسانيد ؛ زيرا هر كس حاجت كسى را كه نمى تواند آن را به زمامدار برساند ، به گوش او برساند ، خداوند، گام هايش را در روز رستاخيز استوار مى دارد » .

۳۲۹.امام على عليه السلامـ در نامه اش به مالك اشتر ، آن گاه كه او را بر حكومت مصر گماشت ـ :براى كسانى كه به تو نياز دارند ، وقتى اختصاص ده كه در آن ، فارغ از هر كارى ديگر ، به مشكلات آنان رسيدگى كنى ، و در مجلسى عمومى با ايشان بنشين ، و در آن ، براى خداوندى كه تو را آفريده است ، فروتنى نما و سربازان و يارانت را ـ كه از نگهبانان و پاسدارانت هستند ـ از آنان دور بدار تا هر كس خواست سخن بگويد ، بى ترس و اضطراب، سخنانش را بر زبان آورد ؛ زيرا من از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بارها شنيدم كه مى فرمود : «ملّتى كه در ميانشان حقّ ناتوان ، بدون ترس و اضطراب ، از قدرتمند گرفته نشود ، هرگز روى سعادت را نمى بيند» .

1.يعنى در اين بخش ، با خواص، ملاقات مى كرد و مطالب و ره نمودهاى لازم را به آنان مى فرمود و آنها آن مطالب را به عموم مردم منتقل مى كردند .

صفحه از 327