امنیت - صفحه 51

۵۸.وقعة صفين :على عليه السلام ، گروهى را فرستاد تا از رسيدن نيروى پشتيبانى به معاويه جلوگيرى كنند . معاويه هم ضحّاك بن قيس فِهرى را با جمعيتى به سوى آنان گسيل داشت و آنان را پراكنده ساختند .
مأموران مخفى على عليه السلام آمدند و آنچه را رخ داده بود ، گزارش دادند . پس على عليه السلام به يارانش فرمود : «اينك چه بايد بكنيم؟» .
گروهى گفتند : اين كار ، و گروهى گفتند : آن كار . وقتى اختلاف نظر آنان را ديد ، فرمان داد تا صبحگاهان به سوى معاويه هجوم بَرَند و آنان را بامدادان ، به نبرد (نبرد صفّين) سوق داد و شاميان ، شكست خوردند .

۵۹.أنساب الأشراف :ديده بان على بن ابى طالب عليه السلام در شام ، نزد او آمد و گزارش بُسر را به وى داد . گفته شده كه اين شخص ، قيس بن زرارة بن عمرو بن حطيان همدانى بود . قيس ، مأمور مخفى على عليه السلام در شام بود و اخبار را برايش مى نوشت .

۶۰.امام على عليه السلامـ از نامه اش به عبد اللّه بن بُدَيل ـ :و بپرهيز از برخورد با لشكر دشمن ، تا به سوى تو آيم ! و مأموران مخفى را به سويشان گسيل دار و بايد همراه آنان ، سلاحى باشد كه بتوانند با آن پيكار كنند . مأموران مخفى ، بايد دليرانِ سپاه باشند ؛ چرا كه ترسوها گزارش درست برايت نياورند . خودت و هركه با توست ، با اذن خدا به دستورهايم پايبند باشيد . والسلام!

۶۱.الفتوح ـ در گزارش جنگ صفين ـ :مردى از قبيله حِميَر ، به نام حُصَين بن مالك ، با معاويه بود كه با على بن ابى طالب عليه السلام مكاتبه داشت و او را بر اسرار معاويه ، آگاه مى ساخت .

صفحه از 75