ایمان - صفحه 137

۱۷۵.الكافىـ به نقل از حسن بن عمّار ـ :امام صادق عليه السلام فرمود : «آغاز و پايه كارها و [مايه] نيرو و آبادانى آنها ـ كه هيچ چيز جز با وجود آن ، نفعى ندارد ـ ، خِرد است كه خداوند ، آن را زيور خلق خود و روشنايى آنان قرار داده است . با خِرد است كه بندگان ، آفريدگار خويش را مى شناسند و مى دانند كه آنان مخلوق اند و در مى يابند كه او تدبير كننده آنان است و آنان تحت تدبير اويند ، و او ماندگار است و آنان فناپذيرند . به وسيله خِردهايشان است كه با ديدن هر مخلوقى ، از آسمان و زمين و مهر و ماه و شب و روزش ، پى مى برند كه هم خودشان و هم آن [مخلوق] ، آفريدگارى مدبّر دارند كه بى آغاز و بى انجام است . با خِرد است كه خوبى را از بدى باز مى شناسند ، و در مى يابند كه تاريكى در نادانى است ، و روشنايى در دانش و دانايى . اينها امورى هستند كه خِرد به آنها ره نمون گشته است» .
گفته شد : پس آيا بندگان مى توانند تنها به خِرد ، بسنده كنند؟
فرمود : «خردمند ، به راه نمايىِ همان خِردش كه خداوند ، آن را جان مايه و زيور و راه نماى او قرار داده است ، مى داند كه خدا حق است و پروردگار اوست ، و مى داند كه آفريدگارش چيزهايى را خوش دارد و چيزهايى را خوش ندارد ، و او را طاعتى است و هم معصيتى ، و خِردش را [به تنهايى ، قادر] نمى بيند كه او را به اين امور راه نمايى كند و در مى يابد كه رسيدن به اينها ، جز با دانش و تحصيل آن ممكن نيست و اگر با دانشش به اينها نرسد ، خِردش او را سودى نمى بخشد . پس تحصيل دانش و ادب ـ كه جان مايه خِرد است ـ ، بر خردمند واجب است» .

۱۷۶.امام كاظم عليه السلامـ در سفارش به هشام ـ :اى هشام ! روشنايىِ تن ، در چشم آن است . پس اگر چشمْ بينا بود ، همه تن ، روشن مى شود . روشنايىِ جان نيز به خِرد است . پس اگر بنده خردمند بود ، پروردگار خويش را مى شناسد و هر گاه پروردگارش را بشناسد ، در
دينش بينا مى شود ؛ اما اگر به پروردگارش نادان باشد ، هيچ دينى برايش بر پا نمى ماند . همان گونه كه تن ، جز با جانِ زنده (خون) بر پا نمى ماند ، دين نيز جز با نيّت درست ، استوار نمى ماند و نيّت درست هم جز با خِرد ، استوار نمى ماند .

صفحه از 436