ایمان - صفحه 181

ك ـ روا شمردن حرام ها

۲۳۹.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :به قرآن ، ايمان نياورده است كسى كه حرام هاى آن را حلال شمارد .

۲۴۰.تاريخ بغدادـ به نقل از علقمه ـ :على عليه السلام براى ما سخنرانى كرد و فرمود : «پيامبر خدا فرمود : زناكار ، آن گاه كه زنا مى كند ، با ايمان زنا نمى كند . سارق ، آن گاه كه سرقت مى كند ، با ايمان سرقت نمى كند . شرابخوار نيز آن گاه كه شراب مى نوشد ، با ايمان شراب نمى نوشد » .
مردى گفت : اى امير مؤمنان ! پس چنين كسى كافر است ؟
امير مؤمنان فرمود : «نه . [البتّه] پيامبر خدا به ما نفرمود كه رخصت ها را براى شما توضيح دهيم . ۱ همانا پيامبر خدا فرمود : زناكار ، هنگام زنا كردن ، آن گاه كه بگويد : زنا براى من حلال است ، مؤمن نيست (ايمان از او سلب مى شود) . سارق ، هنگام سرقت ، آن گاه كه بگويد : سرقت براى من حلال است ، مؤمن نيست و شرابخوار نيز هنگام نوشيدن شراب ، آن گاه كه بگويد : شراب براى من حلال است ، مؤمن نيست » .

۲۴۱.الكافىـ به نقل از عبد اللّه بن سنان ـ :از امام صادق عليه السلام پرسيدم : شخصى مرتكب گناهان كبيره مى شود و با چنين وضعى ، از دنيا مى رود . آيا اين او را از اسلام خارج مى سازد؟ و اگر عذاب شود ، آيا عذابش مانند عذاب مشركان ، [هميشگى] خواهد بود ، يا عذاب او مدّتى و پايانى دارد؟
فرمود : «هر كس گناه كبيره اى را مرتكب شود و آن را روا بداند ، اين او را از اسلام خارج مى كند و به سخت ترين عذاب ، كيفر مى شود ؛ ولى اگر معترف باشد كه مرتكب گناه شده است و بميرد ، اين او را از ايمان خارج مى سازد ؛ امّا از اسلام بيرونش نمى برد و عذابش سبك تر از عذاب شخص اوّل است» .

1.همين روايت در المعجم الصغير چنين آمده است : «پيامبر صلى الله عليه و آله به ما مى فرمود كه احاديث رخصت را مبهم باقى بگذاريم» . به هر حال ، مقصود ، آن است كه ابهام موجود در احاديث رُخصت ، خالى از حكمت نيست و تا ضرورتى نباشد ، نبايد آنها را توضيح داد .

صفحه از 436