ایمان - صفحه 201

مراتب و بازگشت به شك و حتّى رسيدن به مرتبه انكار ، ممكن است و اين ، در ايمان به معاد است .
برخى از مراتب ايمان ، از ميان رفتنى نيست ، نه با گفتار ، نه با عمل ، و نه در باور . برخى از آن مراتب ، در گفتار و عمل ، زايل شدنى است ؛ امّا در باور ، ماندگار است ، مثل كافرانى كه به درستىِ رسالت پيامبر ، معتقد بودند (همچون ابو جهل و امثال او) و به دليل غرض هاى تبهكارانه و خواست هاى دنيايى ، با پيامبر صلى الله عليه و آله دشمنى كردند و شديدا منكر رسالت او شدند . بسيارى از اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله ، نصب على عليه السلام را به مقام ولايت در روز غدير به چشم ديدند و صراحت كلام پيامبر صلى الله عليه و آله را در جاهاى بسيارى به گوش شنيدند ؛ امّا بدبختى و دنيادوستى بر آنها سايه انداخت و آن را منكر شدند . ۱
مقصود علاّمه مجلسى از «يقين» ، به قرينه مقابله با «ظن» ، همان علم قطعى است . بنا بر اين ، ايشان ، ظنّ قوى و اطمينان آور را هم در تحقّق ايمان ، كافى مى داند و بر اين باور است كه ايمان ، اگر مستند به «علم» باشد ، از آن جا كه تبديل «علم» به «جهل» ممكن نيست ، زوال ايمان به اين معنا نيز ممكن نيست ؛ امّا اگر ايمان ، مستند به ظنّ قوى باشد ، قابل زوال است . البتّه ايشان در ادامه سخن مى گويد :
اگر در ايمان ، جزم هم شرط باشد ، از آن جا كه علاوه بر معرفت قلبى ، اعتراف زبانى و نيز عدم صدور عملى كه موجب كفر گردد ، شرط تحقّق و تداوم آن است ، زوال ايمان از طريق انكار زبانى و يا ايجاد اسباب كفر ، امكان پذير است . ۲
بر اين اساس ، هر چند مرحوم مجلسى در بحار الأنوار و در بخش نخست

1.مرآة العقول : ج ۱۱ ص ۲۴۲ .

صفحه از 436