ایمان - صفحه 203

اين دو حديث به روشنى دلالت دارند كه انسان در سير تكاملى خود ، گاه در اثر مجاهدت ، به مرتبه والايى از ايمان دست مى يابد كه ديگر ، قابل زوال نيست ، بدين معنا كه خداوند متعال ، مصونيت وى را از لغزش ، تضمين مى كند . در چنين مرتبه اى ، ايمان ، جزء لاينفكّ طبيعت انسان مى گردد و بدين سان ، آفرينش او در جهت ايمانى پايدار قرار مى گيرد .
به عكس ، گاه انسان در نتيجه كارهاى ناشايست ، به نقطه اى از كُفر مى رسد كه اين صفت ، ضميمه ذات او مى گردد و آفرينش او در جهت كُفرى پايدار كه هرگز روى سعادت را نخواهد ديد ، قرار مى گيرد . بر پايه اين نظريه ، ايمان حقيقى تا زمانى كه به درجه اى از كمال نرسد كه جزء طبيعت انسان گردد ، قابل زوال است و هنگامى كه به درجه مورد اشاره رسيد ، قابل زوال نيست ؛ امّا نه به دلايلى كه علم الهُدى بدانها استناد جسته است و نه به جهت محال بودنِ تبديل علم قطعى به جهل ، و نه بر اساس تفصيل قائل شدن ميان ايمانِ مستند به علم قطعى و ايمانِ مستند به ظنّ قوى ـ چنان كه علّامه مجلسى آورده است ـ ؛ بلكه به دليل آن كه وقتى ايمانْ كمال يافت ، مؤمن ، مصونيت الهى مى يابد .

صفحه از 436