انس - صفحه 2

درآمد

اُنس ، در لغت

واژه «اُنس» در لغت ، ضدّ «نُفور (گريز)» و به معناى «آرام يافتن به چيزى» و «خو گرفتن» و «دل بستگى» به آن است . راغب اصفهانى در تبيين معناى «اُنس» مى گويد :
الاُنسُ خِلافُ النُّفورِ .۱
اُنس (آرام يافتن با چيزى) ، خلاف نُفور (رميدن) است .
همچنين ابن فارس ، اين واژه را چنين ريشه يابى مى نمايد :
الهَمزَةُ وَ النّونُ وَ السّينُ أصلٌ واحِدٌ ، وَ هُوَ ظُهورُ الشَّى ءِ ، وَ كُلُّ شَى ءٍ خالَفَ طَريقَةَ التَّوَحُّشِ ... وَ الاُنسُ : اُنسُ الإِنسانِ بِالشَّى ءِ إذا لَم يَستَوحِش مِنهُ .۲
همزه و نون و سين ، يك ريشه معنايى دارد و آن ، آشكار شدن چيزى است ، و هر چيزى كه خلاف طريقه توحّش باشد ... . اُنس، خو گرفتن انسان با چيزى است ، زمانى كه از آن ، وحشت نداشته باشد .
بر اين پايه ، چون خو گرفتن و دل بستگى و الفت يافتن نسبت به چيزى (بر خلاف نفرت و وحشت از آن) ، موجب نزديكى و نمايان شدن آن مى گردد ، «اُنس» ناميده مى شود .

1.مفردات ألفاظ القرآن : ص ۹۴ مادّه «انس» .

2.معجم مقاييس اللغة : ج ۱ ص ۱۴۵ مادّه «انس» .

صفحه از 63