انسان - صفحه 151

۱۳۲.امام على عليه السلام :بيچاره آدميزاد ! اسير گرسنگى ، زمين خورده سيرى ، آماج گزندها ، و جانشين مُردگان است .

۱۳۳.امام على عليه السلام :بينوا آدميزاد! اَجَلش پوشيده است ، بيمارى هايش نهان [و در كمين ]است ، كردارش نگهدارى مى شود ، پشه اى او را رنجه مى سازد ، جرعه اى گلوگير ، او را مى كُشد ، و عَرَق ، گنديده اش مى كند .

۱۳۴.امام على عليه السلام :ديده ايد كه يكى از شما ، آن گاه كه خارى در جايى از بدنش فرو مى رود ، يا زمين مى خورد و خونى مى شود ، و يا ريگ هاى داغ ، پايش را مى سوزاند ، چه سان بى تابى مى كند ؟ پس چگونه خواهد بود آن گاه كه در ميان دو طبقه از آتش ، هم بستر سنگى و همنشين شيطانى باشد !

۱۳۵.امام على عليه السلامـ در حكمت هاى منسوب به ايشان ـ :اى فرزند آدم ! آيا منتظر چيزى جز پيرى باز دارنده ، يا بيمارى گرفتار كننده ، يا از راه رسيدن مرگ هستى؟ !

۱۳۶.امام زين العابدين عليه السلام :بار خدايا ! تو ما را از ناتوانى آفريدى ، و بر سستى بنايمان كردى ، و از آبى پست ، آغازمان نمودى . پس ما را هيچ توانى نيست ، جز به نيروى تو ، و هيچ توانى نيست ، جز به كمك تو .

۱۳۷.امام زين العابدين عليه السلام :بار خدايا ! سرشت بشرى ، و طبيعت انسانى ، و ساختار روانى اى كه در او به كار رفته ، و تركيبات وجودى اش ، ناتوان از آن اند كه آنچه را از قضا و مقدّرات به او مى رسد ، تحمّل كنند ، مگر برگزيدگانى كه تو توفيقشان داده باشى و منتخبانى كه تو در اين راه ، كمكشان كرده باشى .

صفحه از 210