انسان - صفحه 19

۷.امام صادق عليه السلام :خودشناسى انسان ، اين است كه بداند داراى چهار طبع و چهار ستون و چهار رُكن است . چهار طبع او ، عبارت اند از : خون و صفرا و باد و بلغم . ستون هايش عبارت اند از خِرد ، كه از خِرد ، فهم و حافظه مايه مى گيرد . و اركانش عبارت اند از : نور و آتش و روح و آب . و صورتش سرشت اوست . پس با نور مى بيند و به واسطه آتش (حرارت مزاج) مى خورد و مى آشامد ، و به واسطه روح ، مجامعت مى كند و حركت مى كند ، و به واسطه آب ، مزه چشايى ها و غذا را حس مى كند . اين است بنياد صورت او .

۸.الاحتجاجـ از جمله پرسش هاى فراوانى كه زنديق از امام صادق عليه السلام سؤال كرد ـ :گفت : زمانى كه چراغْ خاموش مى شود ، نورش به كجا مى رود؟ فرمود : «از بين مى رود و ديگر ، باز نمى گردد» .
زنديق گفت : پس چرا قبول نداريد كه انسان ، اين گونه باشد ؟ وقتى مُرد و روح از بدن جدا شد ، ديگر هرگز به بدن بر نمى گردد ، چنان كه وقتى چراغْ خاموش شد ، نورش ديگر هرگز به آن باز نمى گردد .
امام عليه السلام فرمود : «قياست درست نبود . آتش در اجسام ، نهفته است و اجسام ، قائم به ذات اند ، مانند سنگ و آهن . پس هر گاه يكى از اين دو به ديگرى زده شود ، از ميانشان ، آتش جرقّه مى زند و از آن آتش ، چراغى نورانى افروخته مى گردد . پس ، آتش در اجسام آتش گرفته ، ثابت است ؛ ولى نور ، از بين رفتنى است . امّا روح ، جسم لطيفى است كه كالبد سِتَبرى بر آن پوشانده شده است . روح ، مانند چراغى كه گفتى ، نيست . همان كسى كه در رحِم از آبى صاف ، جنينى آفريد و اجزاى گوناگون ، از رگ و عصب و دندان و مو و استخوان و جز اينها در او پديد آورد ، همو آن را پس از مرگش زنده مى گرداند و پس از نابودى اش ، آن را دوباره ايجاد مى كند» .

صفحه از 210