انسان - صفحه 199

۲۰۲.امام على عليه السلامـ در وصف فاسقان ـ :و ديگرى كه دانشمندش مى نامند ؛ ليكن چنان نيست ، كه او از نادانان ، مجموعه اى از نادانى را ، و از گم راهان ، مُشتى گم راهى فرا گرفته است و دام هايى از ريسمان هاى فريب و گفتار دروغ ، براى مردم گسترده است . قرآن را بر انديشه هاى خود سوار مى كند ، و حق را بر محور هوس ها [و عقايد ]خود مى چرخاند . مردم را از بلاها ، آسوده خاطر مى دارد و گناهان بزرگ را در نظرشان كوچك مى نماياند . مى گويد : «به گاهِ شبهات ، درنگ مى كنم» ، در حالى كه در آنها فرو افتاده است . مى گويد : «از بدعت ها كناره مى گيرم» ، در حالى كه ميان آنها خفته است . چهره اش چهره انسان است و دلش دلِ حيوان . نه راه راست را مى شناسد كه آن را بپيمايد ، و نه راه كورى و گم راهى را كه از آن روى برتابد . او مُرده اى است در ميان زندگان .

صفحه از 210