بدعت - صفحه 6

قرآن كريم و سنّت پيامبرِ او ، و بر پايه رأى و هوس باشد :
وَ أمّا أهلُ البِدعَةِ فَالمُخالِفونَ لِأَمرِ اللّهِ تَعالى وَ لِكِتابِهِ وَ لِرَسولِهِ وَ العامِلونَ بِرَأيِهِم وَ أهوائِهِم وَ إن كَثُروا .۱
اهل بدعت، كسانى هستند كه با فرمان خداى متعال و با كتاب او و پيامبرش ، مخالفت بورزند و براساس رأى و گرايش خود ، عمل مى كنند ، هر چند شمارشان بسيار باشد.
دسته ششم ، تفسير بدعت به نوآورى هايى كه متّكى به دليل و برهان الهى نباشد :
إنَّمَا النّاسُ رَجُلانِ : مُتَّبِعٌ شِرعَةً ، وَ مُبتَدِعٌ بِدعَةً لَيسَ مَعَهُ مِنَ اللّهِ سُبحانَهُ بُرهانُ سُنَّةٍ وَ لا ضِياءُ حُجَّةٍ .۲
مردم ، دو دسته اند: پيرو شريعت، و بدعت گذار كه براى او از جانب خداوند ، نه برهانى از سنّت [پيامبر] است ، و نه پرتوى از حجّت [قرآن].
گفتنى است كه احاديثى كه گذشت ، با هم اختلافى ندارند ؛ زيرا بر پايه احاديث دسته اوّل ، نوآورى در دين ، مطلقا ممنوع است و احاديث ديگر ، در واقع ، بيان مصاديق بدعت اند . بر اين اساس ، علّامه مجلسى مى نويسد :
بدعت در شريعت ، چيزهاى پديده آمده در دين ، پس از پيامبر صلى الله عليه و آله است كه نصّى در باره آن ، وارد نشده و داخل در عمومات ادلّه هم نيست و يا نهى بخصوصى در باره آن وارد شده يا نهى عامّى [كه شامل آن شود] بر آن دلالت دارد . پس بدعت ، شامل احكام برگرفته از عمومات نمى شود ، مانند : ساختن مدارس و همانند آنها كه داخل در عمومات ادلّه پناه دادن به مؤمنان ، جا دادن به آنها و كمك كردن به آنهاست ، يا مانند نگارش پاره اى كتاب هاى علمى و نوشتن تأليفاتى است كه به علوم شريعت مربوط است ، و يا [بافتن] لباس هايى كه در روزگار پيامبر خدا صلى الله عليه و آله نبوده است و يا غذاهايى كه نوپديدند و داخل در عمومات حلّيت اند و نهيى

1.. ر . ك : ص ۴۷۰ ح ۵ .

2.. ر . ك : ص ۴۷۰ ح ۶ .

صفحه از 85