برهان - صفحه 95

حديث

۱۳۴.امام على عليه السلام :سفارش مى كنم شما را ـ اى بندگان خدا ـ به پروا از خدايى كه نمونه ها آورد ... و نعمت هاى سرشار و عطاهاى فراوانى به شما ارزانى داشت و با حجّت هاى رسا ، هشدارتان داد .

۱۳۵.امام على عليه السلام :امّا بعد ، همانا خداوند ، بردبار و شكيباست ، پيش از روشنگرى به كيفر دادن نمى شتابد و گنهكار را در همان بار نخست ، مجازات نمى كند ؛ بلكه توبه را مى پذيرد و بسى درنگ مى كند و به بازگشت [بنده از گناه و باز آمدن به راه] ، رضايت مى دهد تا حجّتش ، قوى تر و عذرش ، رساتر باشد .

۱۳۶.امام زين العابدين عليه السلامـ از دعاى ايشان در عيد فطر و روز جمعه ـ :از به درازا كشيدن زمان سركشىِ سركشان ، سلطنت تو سستى نمى گيرد و از اين كه در مجازات كردن آنانْ شتاب نكنى ، حجّت تو باطل نمى گردد . حجّت تو ، هماره ، بر پاست و بطلان نمى پذيرد و سلطنتت ، پيوسته بر جاست و زوال نمى گيرد . پس واىِ پاينده بر كسى است كه از تو ، رُخ برتافته است و نوميدىِ شكننده ، براى كسى است كه از تو نوميد گردد و بدترين بدبختى ، براى كسى است كه از تو غافل شود . چه بسيار كس كه در عذاب تو ، دست و پا مى زند ! و چه روزگارانِ درازى كه در كيفر تو ، به سر مى برد ! و چه دور است فاصله اش تا گشايش [و رفع گرفتارى] ! و چه نوميد است از رهيدن به آسانى! و اين همه ، از سرِ داورىِ عادلانه توست كه در آن ، ستمى روا نمى دارى ، و از روى حكمِ منصفانه توست كه در آن ، از جاده عدالتْ بيرون نمى شوى ؛ چرا كه تو حجّت ، از پشتِ حجّت آورده اى و عذرها را كهنه كرده اى [ ، از ديرباز ، هماره عذر و دليل آورده اى] ، و پيشاپيش ، بيم داده اى و با لطافت ، تشويق كرده اى و مثال ها زده اى و مهلت هاى دراز داده اى و [مجازات و عذاب را] به تأخير افكنده اى ، در حالى كه مى توانستى زود ، فرو گيرى ، و درنگ ورزيده اى ، در صورتى كه توانِ شتافتن را داشتى . نه درنگ كردنت ، از ناتوانى بوده ، نه مهلت دادنت از سرِ ضعف . نه خوددارى كردنت ، از غفلت بوده ، نه انتظار كشيدنت ، ازروى مدارا ؛ بلكه [اين همه ، براى آن بوده است] تا حجّتت ، رساتر باشد و كَرَمت ، كامل تر و احسانت ، جامع تر و
لطف و نعمتت ، تمام تر ؛ و همه اينها پيوسته بوده و هست و خواهد بود . حجّت تو ، فراتر از آن است كه همه اش به وصف در آيد و عظمت تو ، بالاتر از آن است كه بر كُنه آن ، توان رسيد و نعمتت ، فراوان تر از آن است كه تمام آن ، شمارش شود و احسانت ، افزون تر از آن است كه كم ترين آن را سپاس توان گفت .

صفحه از 104