بَسمَله (بسم الله الرحمن الرحیم) - صفحه 115

آنان نقل شده، عمّار، اَنَس، عبد اللّه بن مسعود، عبد اللّه بن عمر، عبد اللّه بن زبير، عايشه ، ابو بكر، عمر، عثمان، حكم بن عمير، عامر بن واثله ليثى (ابو طفيل)، نعمان بن بشير، عبيد بن رِفاعه و ابو هُرَيره هستند .
در مقابل ، بايد برخى نقل ها را كه به پيامبر صلى الله عليه و آله ، امير مؤمنان عليه السلام ، اَنَس ، خلفاى سه گانه و ابن عبّاس نسبت داده اند كه اصلاً نماز را بدون بَسمَله و يا به اِخفات مى خوانده اند، تلاش هايى براى توجيه بدعت بنى اميّه شمرد، چنان كه در ادامه اين تحليل ، روشن خواهد شد .
علاوه بر كثرت و قوّت غير قابل قياس احاديث دسته اوّل، از جمله شواهد آن ، احاديثى هستند كه اعتراض عمومى اهل مدينه را در مقابل معاويه در تغيير دادن سنّت جَهر و ترك بَسمَله نقل مى كنند . وقتى معاويه در زمان حكومتش به ترك اين سنّت و سيره اقدام مى كند، با اعتراض فراگير صحابيان و تابعيانِ حاضر در مدينه مواجه مى گردد . شافعى ، در كتاب الاُمّ و دارقُطنى و بيهقى در كتاب هاى سنن خود ، در باره ترك سنّت و سيره جَهر به «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ» توسّط معاويه و اعتراض عمومى به اين كار او ، نقل كرده اند كه :
معاويه به مدينه آمد و نماز جماعت را براى مردم خواند و «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ» را نخواند و هر گاه به سجده مى رفت و سر بر مى داشت ، تكبير نمى گفت . چون نمازش را سلام داد ، مهاجران و انصار ، صدا زدند : «اى معاويه! از نمازت دزديدى! «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ» و تكبير ، كجا رفت ؟ » . از آن پس ، چون نماز خواند ، در اُمّ القرآن (سوره حمد) و سوره بعد از آن ، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ» گفت و هنگامى كه براى رفتن به سجده خم شد ، «اللّه أكبر» گفت . ۱
حاكم نيشابورى نيز پس از نقل اين روايت در كتاب المستدرك ، آن را صحيح مى شمارد . ۲

1.ر . ك : الدرّ المنثور : ج ۱ ص ۲۰.

2.المستدرك على الصحيحين : ج ۱ ص ۲۳۳ .

صفحه از 122