کینه 2 - صفحه 35

فصل ششم : برخى از آداب دشمنى

6 / 1

كسانى كه سزاوار دشمنى اند

الف ـ كافر

قرآن

«قطعاً براى شما در [ پيروى از ] ابراهيم و كسانى كه با اويند ، سرمشقى نيكوست ، آن گاه كه به قوم خود گفتند: «ما از شما و از آنچه به جاى خدا مى پرستيد ، بيزاريم . به شما ، كفر مى ورزيم و ميان ما و شما ، دشمنى و كينه هميشگى پديدار شده ، تا وقتى كه فقط به خدا ايمان آوريد» . جز [ در ] سخن ابراهيم [ كه ] به [ نا ] پدر[ ى ] خود [ گفت: ] «حتماً براى تو ، آمرزش خواهم خواست ، با آن كه در برابر خدا ، اختيار چيزى را براى تو ندارم .» . اى پروردگار ما! بر تو اعتماد كرديم و به سوى تو ، باز گشتيم و فرجام به سوى توست» .

«اى كسانى كه ايمان آورده ايد ! از غير خودتان ، [ دوست و ] همراز مگيريد . [ آنان ] از هيچ نابه كارى اى در حقّ شما كوتاهى نمى ورزند . آرزو دارند كه در رنج بيفتيد . دشمنى ، از لحن و سخنشان ، آشكار است و آنچه سينه هايشان نهان مى دارد ، بزرگ تر است . در حقيقت ، ما نشانه ها[ ى دشمنى آنان ]را براى شما بيان كرديم ، اگر بينديشيد . هان ! شما كسانى هستيد كه آنان را دوست داريد ، و [ حال آن كه ] آنان ، شما را دوست ندارند ، و شما به همه كتاب ها[ ى خدا ] ايمان داريد . و چون با شما برخورد كنند مى گويند: «ايمان آورديم» ، و چون [ با هم ]خلوت كنند ، از شدّت خشم بر شما ، سرانگشتان خود را مى گَزَند . بگو: «به خشم خود بميريد» كه خداوند ، به راز درون سينه ها ، داناست » .

صفحه از 68