کینه 2 - صفحه 7

۶۵.حلية الأولياءـ به نقل از حسن۱ـ :پيامبر خدا صلى الله عليه و آله نزد اهل صُفّه ۲ آمد و فرمود : «در چه حاليد ؟» . گفتند : در خوبى .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : «شما امروز ، در وضعيّت بهترى هستيد . آن گاه كه براى هر يك از شما ، صبح ، يك كاسه غذا آورده شود و شب ، يك كاسه و هر يك از شما ، خانه اش را مانند كعبه ، با پرده بپوشانَد» . اهل صُفّه گفتند : اى پيامبر خدا ! زمانى كه به اين نعمت ها مى رسيم ، دين خود را هم داريم ؟ فرمود : «آرى» . گفتند : پس آن روز ، وضعيّت بهترى داريم ، صدقه مى دهيم و برده ، آزاد مى كنيم .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : «نه ؛ بلكه امروز ، در وضعيّت بهترى هستيد ؛ زيرا زمانى كه به آنها (دنيا) دست يابيد ، نسبت به يكديگر ، حسادت خواهيد ورزيد و از يكديگر خواهيد بُريد و ميانتان كينه و دشمنى خواهد افتاد» .

۶۶.المستدرك على الصحيحينـ به نقل از ابو حرب بن ابو اَسوَد ، از طلحه بصرى ـ :... من در صُفّه ، ساكن شدم . به هر دو نفر از ما ، يك مُدّ ۳ خرما از طرف پيامبر خدا صلى الله عليه و آله جيره روزانه داده مى شد و جامه هايى از بدترين نوع كَتان ، به ما مى پوشاندند . روزى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله نمازى را با ما خواند و چون سلام داد ، اهالى صُفّه ، از راست و چپ ، صدا زدند : اى پيامبر خدا ! خرما ، شكم هاى ما را سوزانْد و اين جامه هاى كَتانى ما ، پاره پاره شده است .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به طرف منبرش رفت و بر منبر شد و حمد و ثناى الهى را به جا آورد . سپس از سختى هايى كه از جانب قومش ديده بود ، ياد كرد تا آن كه فرمود : «ده روز بر من و همسفرم گذشت و در اين مدّت ، تنها غذاى من و او ، ميوه درخت
اَراك بود ... . پس از آن ، بر اين برادران انصارىِ خود ، وارد شديم و قوتِ غالبشان خرما بود كه ما را در آن با خود ، شريك ساختند . به خدا سوگند ، اگر نان و گوشت مى داشتم ، شما را از آن ، سير مى كردم ؛ امّا زمانى فرا مى رسد كه براى هر يك از شما ، صبح ، كاسه اى غذا آورده شود و شب ، كاسه اى» .
صُفّه نشينان گفتند : اى پيامبر خدا ! آيا ما امروز ، بهتريم يا آن روز ؟
فرمود : «امروز ، بهتريد . شما امروز ، دوستِ يكديگريد ، در حالى كه آن روز ، بعضى از شما ، گردنِ بعضى ديگر را مى زند» و فكر مى كنم كه فرمود : «در حالى كه با يكديگر كينه توزى مى كنيد» .

1.مقصود ، امام حَسَن عليه السلام يا حسن بصرى است .

2.صُفّه ، سايبان و مكان مسقّفى در مسجد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در مدينه بوده است و اهل صُفّه ، مهاجران تهى دستى بودند كه منزلى براى سكونت نداشتند ، لذا در زير مكان مسقّف و سايه دارى كه در مسجد ساخته شده بود ، پناه گرفته بودند و زندگى مى كردند .

3.هر مُدّ ، معادل ده سير بوده است .

صفحه از 68