اشک ریختن (بکاء) - صفحه 195

۲۹۳.امام صادق عليه السلامـ در وصف ياران پيامبر صلى الله عليه و آله ـ :شب و روز مى گريستند و مى گفتند : [خدايا!] پيش از آن كه نانِ ور آمده اى ۱ بخوريم ، جانمان را بگير .

۲۹۴.المستدرك على الصحيحينـ به نقل از ابو سفيان ،۲از استادانش ـ :سعد به عيادت سلمان رفت . سلمان ، شروع به گريستن كرد . سعد گفت : چرا گريه مى كنى ، اى ابو عبد اللّه ؟ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله وقتى در گذشت ، از تو راضى بود . در كنار حوض [كوثر] بر او وارد خواهى شد و دوستانت را خواهى ديد .
سلمان گفت : من از ترس مرگ يا علاقه به دنيا نمى گريم ؛ بلكه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به ما براى هميشه سفارش كرد و فرمود : «بايد وسائل هر يك از شما از دنيا ، به اندازه ره توشه مسافر باشد ، در حالى كه اين چيزها پيرامون من است» .
سعد گفت : پيرامون او ، يك تَشت و يك خُمره آب و يك آفتابه بود .

1.وَر آمده: رسيده؛ به عمل آمده. گويا ياران پيامبر صلى الله عليه و آله ، به خاطر اهمّيت ندادن به كيفيت غذا، از خميرمايه براى نانشان استفاده نمى كردند و اين، كمال زهد آنان را مى رساند. خميرمايه را به خمير مى زنند تا تخمير گردد (رسيده شود).

2.ظاهرا مقصود ، ابو سفيان طلحة بن نافع است كه راوى اَنَس و جابر بود و اعمش از او روايت مى كند (ر .ك : تهذيب التهذيب) .

صفحه از 262