سرزمین (بلد) - صفحه 121

توضيح

جمع و سازش ميان آيات و احاديثى كه در ستايش شام و مصر و نكوهش آنها آمده است ، بر پايه آنچه پيش تر بِدان اشاره كرديم، امكان پذير است و آن ، اختلاف احوال مردم اين سرزمين ها در طول زمان است . سرزمين شام ، در آغاز ، جايگاه پيامبران و صالحان بود . از اين رو ، از سرزمين هاى بابركت و شريف به شمار مى رفته است ؛ امّا زمانى كه مردمش از بى رحم ترين و بدكيش ترينْ افراد گشتند (در عصر اُموى) ، از بدترينْ سرزمين ها شد ، چندان كه روز عاشورا ـ آن طور كه از برخى احاديث، پيداست ـ از روزهاى خجسته آنان بود، در حالى كه با كشته شدن امام حسين عليه السلام در اين روز، بايد از نحس ترينْ روزها شمرده شود .

ر . ك : ص 447 (سرزمين هاى ستايش شده / شام) .

7 / 2

بصره

۱۷۱.امام صادق عليه السلام :على عليه السلام هنگامى كه خواست از كوفه خارج شود ، در پيرامون آن ايستاد و فرمود : «لعنت خدا بر تو باد ، اى سرزمينى كه خاكت گنديده ترينِ خاك هاست ! زودتر از هر سرزمينى رو به ويرانى مى نهى ، و سخت ترين عذاب ها را دارى ، و درد بى درمان ، در توست !».
گفته شد : كدام درد ، اى امير مؤمنان ؟
فرمود : «اعتقاد به قَدَر كه در آن ، دروغ بستن به خداست ، و كينه توزى با ما خاندان كه موجب خشم خدا [و خشم ]پيامبر اوست ، و دروغ بستنشان بر ما خاندان ، و روا شمردن دروغ بر ما» .

۱۷۲.امام على عليه السلامـ در نكوهش بصريان ـ :بصره را در كتاب هاى [آسمانىِ] نخستين ، جز بصره ، سه نام ديگر نيز هست كه تنها عالِمان ، آنها را مى دانند : يكى خريبه ، ديگر تَدمُر ، و ديگرى مؤتفكه ... .
روزى كه من و پيامبر خدا صلى الله عليه و آله تنها باهم بوديم ، به من فرمود : «جبرئيل روح الأمين ، مرا بر شانه راست خود سوار كرد تا جايى كه زمين و زمينيان را به من نشان داد ، و كليدهاى
آن را در اختيارم نهاد ، و آنچه را در زمين است و آنچه را بر روى آن بوده است و آنچه را تا روز قيامت خواهد بود ، به من آموخت ، و اين بر من گران نيامد ، چنان كه بر پدرم آدم ، گران نيامد . به او تمام نام ها را آموخت ، در حالى كه فرشتگان مقرّب هم آنها را نمى دانستند . من سرزمينى را در ساحل دريا ديدم كه آن را «بصره» مى نامند . دورترينِ سرزمين ها از آسمان و نزديك ترينِ آنها به آب بود . از هر سرزمينى زودتر ويران مى شود ، و خاكش درشت ترينِ خاك هاست ، و عذابش از هر سرزمين ديگرى ، سخت تر است . در روزگاران گذشته ، بارها بلعيده شد و زمانى ديگر چنين خواهد شد . شما را ـ اى اهل بصره ـ و روستاهاى پيرامونتان را بلايى بس بزرگ از آب ، در انتظار است ، و من مى دانم كه اين آب ، از كجاى اين آبادى تان بر خواهد جوشيد ؛ امّا پيش از آن ، حوادث سهمگين بر شما يورش مى آورند كه از شما پوشيده داشته شده است؛ ليكن ما آنها را مى دانيم . پس آن گاه كه زمان زير آب رفتن بصره نزديك شود ، هر كس كه [موفّق شود] از اين شهر بيرون رود، به واسطه رحمت الهى است كه پيشاپيش شامل حال او شده است و هر كس در آن بماند ، بى آن كه مرزبان باشد ، به گناه خويش گرفتار آمده است و خداوند ، هرگز به بندگان ، ستم نمى كند» .

صفحه از 128