بلاغت (رسايى و شيوايى گفتار) - صفحه 36

۵۵.المعجم الكبير عن واثلة بن الأسقع :كُنتُ في أصحابِ الصُّفَّةِ ۱ ، فَلَقَد رَأَيتُنا وما مِنّا إنسانٌ عَلَيهِ ثَوبٌ تامٌّ ، وأَخَذَ العَرَقُ في جُلودِنا طَرَفا مِنَ الغُبارِ وَالوَسَخِ ، إذ خَرَجَ عَلَينا رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، فَقالَ : لِيُبشِر فُقَراءُ المُهاجِرينَ .
إذ أقبَلَ رَجُلٌ عَلَيهِ شارَةٌ حَسَنَةٌ ، فَجَعَلَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله لا يَتَكَلَّمُ بِكَلامٍ إلّا كَلَّفَتهُ نَفسُهُ يَأتي بِكَلامٍ يَعلو كَلامَ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله ، فَلَمَّا انصَرَفَ قالَ :
إنَّ اللّهَ لا يُحِبُّ هذا وضَربَهُ ۲ ؛ يَلوونَ ألسِنَتَهُم لِلنّاسِ لَيَّ البَقَرَةِ لِسانَها بِالمَرعى ، كَذلِكَ يَلوِي اللّهُ ألسِنَتَهُم ووُجوهَهُم فِي النّارِ . ۳

4 / 2

تَشقيقُ الكَلامِ

۵۶.رسول اللّه صلى الله عليه و آله :لَعَنَ اللّهُ الَّذينَ يُشَقِّقونَ الكَلامَ تَشقيقَ الشَّعرِ . ۴۵

1.أصحاب الصُّفَّة : هم فقراء المهاجرين ، ومن لم يكن له منهم منزلٌ يسكنه ، فكانوا يأوون إلى موضع مظلَّلٍ في مسجد المدينة يسكنونه (النهاية : ج ۳ ص ۳۷ «صفف») .

2.في المصدر : « صَونَه » . وفي مسند الشاميين : « صَوتَه » . والصواب ما أثبتناه كما في تاريخ دمشق . والضرب : الصنف من الأشياء . يقال : هذا من ضرب ذلك أي من نحوه وصنفه ( لسان العرب : ج ۱ ص ۵۴۹ « ضرب » ) .

3.المعجم الكبير : ج ۲۲ ص ۷۰ ح ۱۷۰ ، مسند الشاميين : ج ۲ ص ۲۱۰ ح ۱۲۰۴ ، تاريخ دمشق : ج ۶۲ ص ۳۵۹ ح ۱۲۸۶۷ كلاهما نحوه .

4.سيّد رضى قدس سره مى گويد : «اين سخن ، مَجاز است و مراد ، كسانى هستند كه در كلام ، تفنّن به كار مى برند و در آن ، زياده دقيق مى شوند و در معانى آن ، ژرفكاوى بيهوده مى كنند . پيامبر صلى الله عليه و آله اين كار آنان را به شكافتن مو تشبيه كرده است ؛ زيرا تارهاى مو، به خودى خود، باريك هستند و هر گاه انسان آنها را بكشافد ، به نهايت باريكى مى رسند . اين لغت كه در حديث ياد شده آمده ، در حقيقت ، شامل كسى مى شود كه تا اين حد در سخن ، باريك شود تا بِدان وسيله باطل را به حق ،مشتبه سازد و گم راهى را با هدايت، در آميزد» (المجازات النبويّة : ص ۳۷۴ ح ۲۲۸) . اين توضيح ، بنا بر آن است كه كلمه «شعر» در حديث را به فتح شين بخوانيم كه گويا سيّد رضى ، همين گونه خوانده است ، و همچنين است معناى «تشقيق الكلام» در ساير جاها ؛ ليكن اگر كلمه «شعر» را، چنان كه برخى از شارحان حديث نيز ضبط كرده اند ، به كسر شين بخوانيم ، آن گاه معنايش مى شود : «لعنت خدا بر كسانى كه سخن را مى پردازند ، چونان پرداختن شعر!» . در لسان العرب و ساير لغت نامه ها آمده است : «شقّ الكلام ، إذا أخرجه أحسن مخرج؛ يعنى سخن را به زيباترين شكل و آراسته ترين وجه، پرداختن و در آوردن» . بنا بر اين ، مقصود پيامبر صلى الله عليه و آله ، نهى از سخن پردازى و آراستن و پر و بال دادن به سخن در سخنرانى است ، چنان كه در شعر آرايه پردازى مى شود . م .

5.المجازات النبوية : ص ۳۷۴ ح ۳۳۸ ؛ مسند ابن حنبل : ج ۶ ص ۲۶ ح ۱۶۹۰۰ ، المعجم الكبير : ج ۱۹ ص۳۶۱ ح۸۴۸ كلاهما عن معاوية وفيهما: «لعن رسول اللّه صلى الله عليه و آله ...»، كنز العمّال: ج۳ ص۵۶۲ ح۷۹۱۶.

صفحه از 61