بلاغت (رسايى و شيوايى گفتار) - صفحه 4

«فصاحت» يك بار در نقل داستان مأموريت موسى عليه السلام براى دعوت فرعون و پيروانش به توحيد ، مطرح شده است ، آن جا كه از خداوند متعال مى خواهد برادرش هارون را كه از او فصيح تر سخن مى گويد ، در امر رسالت با وى همكار سازد :
«وَ أَخِى هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّى لِسَانًا فَأَرْسِلْهُ مَعِىَ رِدْءًا يُصَدِّقُنِى إِنِّى أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ .۱
و برادرم هارون ، از من شيواتر است . پس او را با من به دستيارى گسيل دار تا مرا تصديق كند ؛ زيرا مى ترسم مرا تكذيب كنند»
.
امّا در احاديث اهل بيت عليهم السلام ، بلاغت به گونه هاى مختلف ، تعريف شده است ، مانند :
البَلاغَةُ ما سَهُلَ عَلَى المَنطِقِ و خَفَّ عَلَى الفِطنَةِ .۲
بلاغت ، آن است كه به گفتار روان و فهم آسان باشد .
و نيز :
البَلاغَةُ أن تُجيبَ فَلا تُبطِئَ و تُصيبَ فَلا تُخطِئَ .۳
بلاغت ، آن است كه در جواب ، كندى نكنى و درست بگويى و خطا ننمايى .
همچنين در حديثى آمده كه امام على عليه السلام در بيان ويژگى هاى فصيح ترينِ مردم فرمود :
المُجيبُ المُسكِتُ عِندَ بَديهَةِ السُّؤالِ .۴
كسى كه به پرسش ناگهانى ، پاسخ دندان شكن دهد .

1.قصص : آيه ۳۴ .

2.ر . ك : ص ۵۴۲ ح ۱۹ .

3.ر . ك : ص ۵۴۲ ح ۲۰ .

4.ر . ك : ص ۵۴۴ ح ۲۸ .

صفحه از 61