آزمايش الهى 2 - صفحه 49

«پس چون با كسانى كه كفر ورزيده اند، برخورد نموديد، گردن هايشان را بزنيد، تا چون آنان را از پاى در آورديد ، پس [اسيران را ]استوار در بند كشيد . سپس يا منّت نهيد [و آزادشان كنيد] و يا فديه [بگيريد] تا در جنگ، اسلحه بر زمين گذاشته شود . اين است [دستور خدا] و اگر خدا مى خواست ، از ايشان انتقام مى كشيد؛ ولى [فرمان پيكار داد] تا برخى از شما را به وسيله برخى ديگر بيازمايد ، و كسانى كه در راه خدا كشته شده اند ، هرگز كارهايشان را ضايع نمى كند» .

«سپس [خداوند] پس از آن اندوه ، آرامشى [به صورت] خوابى سبُك بر شما فرو فرستاد كه گروهى از شما را فرا گرفت ، و گروهى [تنها] در فكر جان خود بودند و در باره خدا گمان هاى ناروا ، همچون گمان هاى جاهليت مى بردند . مى گفتند : آيا ما را در اين كار، اختيارى هست ؟ بگو : كارها يكسر به دست خداست . آنان چيزى را در دل هايشان پوشيده مى داشتند كه براى تو آشكار نمى كردند . مى گفتند : اگر ما را در اين كار، اختيارى بود، در اين جا كشته نمى شديم . بگو : اگر شما در خانه هاى خود هم بوديد، كسانى كه كشته شدن بر آنان نوشته شده، [با پاى خود] به سوى قتلگاه هاى خويش مى رفتند ، و اينها براى اين است كه خداوند، آنچه را در دل هاى شماست، [در عمل ]بيازمايد و آنچه را در قلب هاى شماست، پاك گرداند ، و خدا به راز سينه ها آگاه است» .

«و شما آنان را نكشتيد؛ بلكه خدا آنها را كشت ، و آن گاه كه [ريگ به سوى آنان] افكندى، تو نيفكندى؛ بلكه خدا افكند ، و تا بدين وسيله مؤمنان را به آزمايشى نيكو بيازمايد . قطعا خدا شنواى داناست» .

«و اگر به شما زخمى رسيده، آن قوم را نيز زخمى نظير آن رسيده است ، و ما اين روزها[ى شكست و پيروزى] را ميان مردم به نوبت مى گردانيم ، تا خداوند، كسانى را كه ايمان آورده اند، معلوم بدارد و از ميان شما گواهانى بگيرد ، و خدا ستمكاران را دوست نمى دارد . و تا خدا كسانى را كه ايمان آورده اند، خالص گرداند و كافران را نابود سازد . آيا پنداشتيد كه داخل بهشت مى شويد، بى آن كه خداوند، جهادگران و شكيبايان شما را معلوم بدارد ؟» .

حديث

۱۲۷.تفسير القمّى :چون پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به مدينه وارد شد، جبرئيل عليه السلام بر او نازل گرديد و گفت : اى محمّد ! خدا به تو دستور مى دهد كه در تعقيب آن عدّه (دشمنان) بيرون روى و تنها كسانى با تو بيايند كه جراحت برداشته اند .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به جارچى اى فرمود تا جار زند كه : اى گروه مهاجران و انصار ! هر كس زخمى بر داشته است ، خارج شود ، و هر كس زخمى بر نداشته است، بماند .
آنان [براى آن كه نروند،] شروع كردند به مرهم نهادن بر زخم هايشان و مداوا كردن آنها . در اين هنگام، خداوند بر پيامبرش فرو فرستاد : «و در تعقيب گروه [دشمنان]، سستى نورزيد . اگر شما درد مى كشيد، آنان نيز همانند شما درد مى كشند، با اين تفاوت كه شما چيزهايى از خدا اميد داريد كه آنها اميد ندارند» ... و خدا عز و جل فرمود : «اگر به شما زخمى رسيده، آن قوم را نيز زخمى نظير آن رسيده است ، و ما اين روزها[ى شكست و پيروزى] را ميان مردم به نوبت مى گردانيم تا خداوند، كسانى را كه ايمان آورده اند، معلوم بدارد و از ميان شما گواهانى بگيرد» . پس همگى با همان درد و جراحتى كه داشتند، به تعقيب دشمن بيرون رفتند .

صفحه از 78