مباهله (نفرين كردن به يكديگر) - صفحه 7

هجرى به تدريج ، هيئت هاى نمايندگى طوايف و قبايل عرب به حضور پيامبر خدا صلى الله عليه و آله مى رسيدند و بدين جهت، مورّخان، اين سال را «عام الوفود» ناميده اند .
نامه پيامبر صلى الله عليه و آله به مسيحيان نجران، ۱ از جمله نامه هاى ارسالى ايشان در سال نهم هجرى ۲ است . متن نامه چنين است :
بِسمِ إلهِ إبراهيمَ وَ إسحاقَ وَ يَعقوبَ ، مِن مُحَمَّدٍ النَّبِىِّ رَسولِ اللّهِ إلى اُسقُفِّ نَجرانَ وَ أَهلِ نَجرانَ : إن أسلَمتُم فَإِنّى أحمَدُ إلَيكُمُ اللّهَ إلهَ إبراهيمَ وَ إسحاقَ وَ يَعقوبَ . أمّا بَعدُ ، فَإِنّى أدعوكُم إلى عِبادَةِ اللّهِ مِن عِبادَةِ العِبادِ ، وَ أَدعوكُم إلى وِلايَةِ اللّهِ مِن وِلايَةِ العِبادِ ، فَإِن أبَيتُم فَالجِزيَةُ ، فَإِن أبَيتُم فَقَد آذَنتُكُم بِحَربٍ ، وَ السَّلامُ .۳
به نام خداى ابراهيم و اسحاق و يعقوب. از محمّدِ پيامبر، فرستاده خدا، به اسقف نجران و مردم نجران : اگر اسلام آورديد ، پس هم صدا با شما، خداى معبود ابراهيم و اسحاق و يعقوب را مى ستايم و سپس من شما را از پرستش بندگان به پرستش خداوند ، و از حاكميت بندگان به حاكميت خداوند، فرا مى خوانم ، و اگر نپذيرفتيد، بايد گزيت دهيد ، و اگر ندهيد، با شما اعلام جنگ مى كنم . بدرود .
پس از ارسال اين نامه ، يك هيئت بلندپايه از رهبران مسيحيان نجران، به مدينه آمدند و با پيامبر صلى الله عليه و آله مذاكره و مناظره نمودند . آنها از روى تعصّب و لجاجت ، دلايل روشن پيامبر صلى الله عليه و آله را براى اثبات رسالت او نپذيرفتند. از اين رو، گفتگوهاى آنان به نتيجه نرسيد و در نهايت، با نزول آيه 61 سوره آل عمران ، پيامبر صلى الله عليه و آله از سوى خداوند متعال مأموريت يافت كه به آنها پيشنهاد مباهله دهد تا خداوند متعال، خود ، ميان مدّعى نبوّت (پيامبر صلى الله عليه و آله ) و مسيحيان، داورى كند و دروغگو را رسوا سازد .
اين پيشنهاد پيامبر صلى الله عليه و آله براى فيصله دادن به مجادلات هيئت اعزامى مسيحيان نجران ، نزد خاص و عامّ مسلمانان و مسيحيان، از هر دليل و برهانى، كارسازتر بود ؛ امّا رهبران مسيحيان نجران، با اين كه ابتدا پيشنهاد مباهله را پذيرفته بودند ، پس از اين كه در روز موعود به ميعادگاه وارد شدند و نشانه هاى صدق و حقّانيت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله را ديدند ، از انجام آن منصرف شدند و به امضاى صلح نامه اى كه پيامبر صلى الله عليه و آله شروط آن را مشخّص فرمود و به پرداخت جزيه ، تن در دادند .

1.ر.ك : نهاية الأرب : ص ۱۹ و ۵۵ ، معجم البلدان : ج ۲ ص ۵۳۸ و ج ۵ ص ۲۶۷ ، معجم ما استعجم : ج ۴ ص ۱۲۹۸ ، فتوح البلدان : ج ۱ ص ۷۹ ، لغت نامه دهخدا : مدخل «نجران» ، لسان العرب : ج ۵ ص ۱۹۵ .

2.ر.ك : كلام فى تاريخ المباهلة .

3.دلائل النبوّة، بيهقى : ج ۵ ص ۳۸۵ ، تفسير ابن كثير : ج ۲ ص ۴۳ ، البداية و النهاية : ج ۵ ص ۵۳ ، إمتاع الأسماع : ج ۱۴ ص ۶۷ ، سبل الهدى و الرشاد : ج ۶ ص ۴۵۱ ، الوثائق السياسيّة : ص ۱۷۹ ش ۹۵ ، الدرّ المنثور : ج ۲ ص ۲۲۹ ؛ تاريخ اليعقوبى : ج ۲ ص ۸۱ ، بحار الأنوار : ج ۳۵ ص ۲۶۲ .

صفحه از 26