بیعت - صفحه 89

۴۹.صحيح البخارىـ به نقل از عروة بن زبير ـ :عايشه همسر پيامبر صلى الله عليه و آله ، به من خبر داد كه : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله زنان مؤمنى را كه به سوى او مهاجرت كرده بودند، با اين آيه مى آزمود : «اى پيامبر ! هر گاه زنان مؤمن نزدت آمدند تا با تو بيعت كنند» تا «آمرزگار و مهربان است» .
عايشه گفت : پس هر يك از زنان مؤمن كه به اين شرط ها اقرار مى كرد ، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به او مى فرمود : «با تو به گفتار، بيعت كردم» . به خدا سوگند كه هرگز دست ايشان در بيعت، دست زنى را لمس نكرد ؛ بلكه با اين جمله با ايشان بيعت مى كرد : «بر اين شرط ها با تو بيعت كردم» .

۵۰.مجمع البيان :روايت شده است كه پيامبر صلى الله عليه و آله در حالى با زنان بيعت كرد كه بالاى كوه صفا بود و عمر، پايين تر از ايشان نشسته بود . هند دختر عتبه نيز در ميان زنان بود و از ترس آن كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله او را بشناسد، نقاب زده و ناشناس آمده بود .
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «با شما بر اين امر، بيعت مى كنم كه چيزى را شريك خدا قرار ندهيد» .
هند گفت : تو از ما پيمانى مى گيرى كه نديديم آن پيمان را از مردها بگيرى . در آن روز، پيامبر صلى الله عليه و آله با مردها فقط بر اسلام و جهاد، بيعت كرد .
پيامبر صلى الله عليه و آله ادامه داد : «و دزدى نكنيد» .
هند گفت : ابو سفيان، مرد خسيسى است و من از اموال او، مقدارى اندك برداشته ام و نمى دانم بر من حلال است يا نه ؟ ابو سفيان گفت : آنچه در گذشته از اموال من برداشته اى، بر تو حلال باد !
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله خنديد و هند را شناخت و فرمود : «تو، هند دختر عُتبه اى ؟»
گفت : بله . اى پيامبر خدا ! از گذشته ها در گذر. خدا از تو در گذرد !
پيامبر صلى الله عليه و آله ادامه داد : «و زنا نكنيد» .
هند گفت : مگر زن آزاده، زنا مى كند ؟ ...
پيامبر صلى الله عليه و آله ادامه داد : «و فرزندان خود را نكشيد» .
هند گفت : ما به كودكى، آنان را پرورديم و شما آنها را در بزرگى كشتيد . و شما و آنان بهتر دانيد . پسر او ، حنظلة بن ابى سفيان ، در روز بدر ، به دست على بن ابى طالب عليه السلام كشته شد .
عمَر، خنديد، چندان كه از شدّت خنده به پشت افتاد ، و پيامبر صلى الله عليه و آله هم تبسّم كرد .
و چون فرمود : «و بهتان نزنيد» ، هند گفت : به خدا سوگند كه بهتان، كار زشتى است ، و تو ما را جز به درستى و اخلاق والا، فرمان نمى دهى .
و چون فرمود : «و در كار نيك، از تو نافرمانى نكنند» ، هند گفت : اگر قصد داشتيم در كارى از تو نافرمانى كنيم، اين جا ننشسته بوديم .

صفحه از 187