1193
منتخب ميزان الحكمه

ر.ك : يونس : آيه 98 و انبياء : آيات 87 ، 88 و قلم : آيات : 48 ـ 50 .

حديث :

۶۰۱۷.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هيچ كس را نسزد كه بگويد : من در نزد خداوند بهتر از يونس بن متّى هستم.

۶۰۱۸.امام على عليه السلامـ وقتى كه مردى يهودى از ايشان پرسيد : آن كدام زندان بود كه زندانى خود را در اطراف و اكناف زمين چرخاند؟ ـفرمود : اى مرد يهودى! آن زندانى كه زندانىِ خود را به اطراف و اكناف زمين چرخاند، ماهى اى بود كه يونس در شكم او زندانى شد.

گفتارى درباره داستان يونس عليه السلام :

يونس عليه السلام يكى از پيامبران بوده و خداوند او را به سوى قومش كه جمعيتى بيش از صد هزار نفر بودند، فرستاد و او آنان را دعوت كرد. امّا تنها جوابى كه به وى دادند، تكذيب و ردّ دعوت او بود، تا آنكه عذابى كه يونس به آن تهديدشان مى كرد فرا رسيد و يونس از ميان آنان بيرون رفت.
هنگامى كه در آستانه عذاب قرار گرفتند و آشكارا آن را ديدند، همگى ايمان آوردند و به درگاه خداوند سبحان توبه نمودند و خداوند آن عذاب را كه در دنيا خوار و خفيفشان مى كرد بر طرف ساخت.
يونس عليه السلام از حال قوم خود جويا شد و دريافت كه عذاب از آنان برطرف شده است ـ و گويا از ايمان آوردن و توبه كردنشان اطلاع نداشت ـ با اين حال به سوى قوم خود برنگشت و در حال خشم و عصبانيت از دست آنان به راه خود ادامه داد. ظاهر حالش، حال كسى بود كه از خواجه خويش خشمگين باشد و از او بگريزد و خيال كند كه بر او تنگ نمى گيرد. او سوار بر يك كشتى پُر [از بار و جمعيت ]شد.
در بين راه ماهى بزرگى بر سر راه كشتى ظاهر شد و چاره اى نديدند كه يكى از سرنشينان را به دريا افكنند تا ماهى او را بخورد و بدين ترتيب كشتى نجات يابد. براى اين منظور بين خود قرعه زدند. قرعه به نام يونس درآمد و او را به دريا انداختند و نهنگ يونس را بلعيد و كشتى نجات يافت.
خداوند سبحان، چند شبانه روز يونس را زنده و سالم در شكم ماهى نگه داشت. يونس كه مى دانست اين بلايى است كه خداوند او را، به سزاى كارى كه كرده، بدان گرفتار نموده است، در شكم ماهى ندا سر مى داد : «معبودى جز تو نيست، منزهى تو، بى گمان من از ستمكاران بودم».
خداوند، دعاى يونس را اجابت فرمود و به ماهى دستور داد او را بيرون افكند. ماهى يونس را در حالى كه ناخوش بود به خشكى پرت كرد. خداوند سبحان، براى اوكدوبنى رويانيد تا در سايه برگ هاى آن بيارمد. وقتى حالش جا آمد، او را به سوى قومش فرستاد و اين بار مردم دعوت او را اجابت كردند و به وى ايمان آوردند وخداوند هم تا مدتى ايشان را برخوردار ساخت.


منتخب ميزان الحكمه
1192

(انظر) يونس: 98 والأنبياء: 87،88 والقلم : 48ـ50.

الحديث :

۶۰۱۷.رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله :لايَنبَغي لأحَدٍ أن يَقولَ : أنا عندَ اللّهِ خَيرٌ مِن يُونُسَ بنِ مَتّى . ۱

۶۰۱۸.الإمامُ عليٌّ عليه السلامـ لَمّا سَألَهُ بَعضُ اليَهودِ عن سِجنٍ طافَ أقطارَ الأرضِ بِصاحِبِهِ ـ: يا يَهوديُّ، أمّا السِّجنُ الّذي طافَ أقطارَ الأرضِ بِصاحِبِهِ فإنّهُ الحُوتُ الّذي حُبِسَ يُونُسُ في بَطنِهِ . ۲

كلامٌ فِي قِصّةِ يونس عليه السلام :

أنّ يونس عليه السلام كان من الرسل أرسله اللّه تعالى إلى قومه وهم جمع كثير يزيدون على مائة ألف فدعاهم فلم يجيبوه إلّا بالتكذيب والردّ ، حتّى جاءهم عذاب أوعدهم به يونس ، ثمّ خرج من بينهم .
فلمّا أشرف عليهم العذاب وشاهدوه مشاهدة عيان أجمعوا علَى الإيمان والتوبة إلَى اللّه سبحانه ، فكشف اللّه عنهم عذاب الخزي في الحياة الدنيا .
ثمّ إنّ يونس عليه السلام استخبر عن حالهم فوجد العذاب انكشف عنهم ـ وكأنّه لم يعلم بإيمانهم وتوبتهم ـ فلم يعد إليهم ، وذهب لوجهه على ما به من الغضب والسخط عليهم ، فكان ظاهر حاله حال من يأبق من ربّه مغاضبا عليه ظانّا أنّه لا يقدر عليه ، وركب البحر في فُلك مشحون ، فعرض لهم حوت عظيم لم يجدوا بدّا من أن يلقوا إليه واحدا منهم يبتلعه وينجو الفلك بذلك ، فساهموا وقارعوا فيما بينهم فأصابت يونس عليه السلام ، فألقوه في البحر فابتلعه الحوت ونجت السفينة .
ثمّ إنّ اللّه سبحانه حفظه حيّا سويّا في بطنه أيّاما وليالي ، ويونس عليه السلام يعلم أنّها بليّة ابتلاه اللّه بها مؤاخذة بما فعل ، وهو ينادي في بطنه أن «لا إلهَ إلّا أنْتَ سُبْحانَكَ إنّي كُنْتُ مِن الظّالِمينَ» .
فاستجاب اللّه له ، فأمر الحوت أن يلفظه ، فنبذه بالعراء وهو سقيم ، فأنبت اللّه سبحانه عليه شجرة من يقطين يستظلّ بأوراقها ، ثمّ لمّا استقامت حاله أرسله إلى قومه ، فلبّوا دعوته وآمنوا به فمتّعهم اللّه إلى حين . ۳

1.كنز العمّال : ۳۲۴۲۲ .

2.بحار الأنوار : ۱۴/۳۸۲/۲ .

3.تفسير الميزان : ۱۷ / ۱۶۵ .

  • نام منبع :
    منتخب ميزان الحكمه
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1380
    نوبت چاپ :
    اوّل
    پیوند معرفی کتاب :
    http://www.hadith.net/post/45349
تعداد بازدید : 418106
صفحه از 1425
پرینت  ارسال به