۸۶۸.رسول اللّه صلى الله عليه و آله :هربنده اى خطابه اى ايراد كند خداوند عز و جلاز او مى پرسد كه هدف او از خطابه چه بوده است .
4 ـ شجاعت
«آنان كه پيامهاى خدا را مى رسانند و از او بيم دارند و از كسى جز خدا بيم به دل راه نمى دهند. و خدا براى حسابرسى كافى است».
۸۶۹.رسول اللّه صلى الله عليه و آله :حق را بگو و در راه خدا از سرزنش هيچ ملامت گرى طرفى به خود راه مده .
۸۷۰.رسول اللّه صلى الله عليه و آله :مبادا ترس از مردم ، كسى از شما را كه حق را ديده يا شاهد بوده ، از گفتن آن باز دارد ؛ زيرا حق گفتن ، يا يادآورى امر بزرگ [آخرت ]نه مرگ را نزديك مى كند و نه روزى را دور مى سازد .
5 ـ راستى
۸۷۱.امام صادق عليه السلامـ چنان كه در كتاب مصباح الشريعه به ايشان نسبت داده شده است ـ: بالاترين اندرزها آن است كه سخن از مرز راستگويى و عمل از مرز اخلاص فراتر نرود .
۸۷۲.عمرو بن ابى مقدام :ـ در نخستين ورودم به محضر ايشان ـامام باقر عليه السلام به من فرمود : پيش از سخن گفتن راستگويى را بياموزيد .
6 ـ نرمى
۸۷۳.رسول اللّه صلى الله عليه و آله :آسان بگيريد و سخت گيرى نكنيد و آرامش دهيد و بيزارى ايجاد نكنيد .
۸۷۴.رسول اللّه صلى الله عليه و آله :همانگونه كه به تبليغ رسالت مأموريت يافته ام به مدارا با مردم فرمان دارم .
۸۷۵.امام صادق عليه السلامـ خطاب به عمر به حنظله ـ: اى عمر ، بار [سنگين ]بر دوش شيعيان ما مگذاريد و با آنان مدارا كنيد كه مردم آنچه را بر دوش آنان مى گذاريد به دوش نمى گيرند .
7 ـ خيرخواهى
«پيامهاى پروردگارم را به شما مى رسانم و براى شما خيرخواهى امينم».
۸۷۶.امام على عليه السلامـ در بيان فضيلت رسول اكرم صلى الله عليه و آله ـ: [خداوند ]زمانى او را به رسالت برانگيخت كه مردم در سرگردانى گمراه و در فتنه غرق بودند ... پيامبر صلى الله عليه و آله خيرخواهى را به نهايت رساند و در مسير راست ره پيمود و [مردم را ]به حكمت و اندرز نيكو فرا خواند .
8 ـ يكسانى دل و زبان
۸۷۷.امام على عليه السلامـ در حكمتهاى منسوب به ايشان ـ: هرگاه سخنى از دل برخيزد در دل مى نشيند و هرگاه از زبان بيرون آيد از مرز گوشها در نگذرد .
9 ـ تبليغ با عمل
۸۷۸.امام صادق عليه السلام :مردم را به غير از زبانتان به خوبى فرا خوانيد تا در شما كوشش و راستى و پرهيزكارى ببينند .
۸۷۹.امام صادق عليه السلام :خداوند آن جمعيت را رحمت كند كه چراغ و مناره (هدايت)اند و مردم را با اعمال و نهايت توانشان به سوى ما فرامى خوانند .
ر.ك : خوبى (2) ، باب 1289 .