174 زهد
864 ـ ارزش زهد
۲۷۳۸.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خداوند را با هيچ عبادتى همانند دل بركندن از دنيا نپرستيدند .
۲۷۳۹.امام على عليه السلام :زهد خوى پرهيزگاران است و خصلتِ هميشه توبه كنندگان .
۲۷۴۰.امام على عليه السلام :از خويهايى كه بيشترين كمك را به دين مى كند ، بى رغبتى به دنياست .
۲۷۴۱.امام باقر عليه السلام :از جمله نجواهاى خداوند متعال با موسى عليه السلام اين بود : . . . آراستگان ، خود را براى من به زيورى نياراستند كه همانند بى رغبتى به دنيا در آنچه بدان نياز ندارند، باشد .
۲۷۴۲.امام صادق عليه السلام :همه خير در يك خانه نهاده شده و كليد آن ، دل بر كندن از دنيا قرار داده شده است .
865 ـ حقيقت زهد
قرآن :
«تا بر آنچه از دستتان مى رود اندوهگين نشويد و به آنچه دستتان مى آيد شادمانى نكنيد . و خدا هيچ متكبّر فخرفروشى را دوست ندارد» .
حديث :
۲۷۴۳.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :بى رغبتى به دنيا عبارت است ازكوتاه كردن آرزو و به جاى آوردن شكر هر نعمتى و پرهيز از هر آنچه خداوند حرام كرده است .
۲۷۴۴.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :زهد ، به معناى حرام كردن حلال [بر خود] نيست ، بلكه بدين معناست كه انسان اطمينانش به آنچه در دست خداست بيشتر باشد از آنچه در دست خود اوست .
۲۷۴۵.امام على عليه السلام :زهد در دو جمله فراهم آمده است ؛ خداى متعال فرموده : «تا بر آنچه از دستتان رفته اندوهگين نشويد و به آنچه دستتان مى آيد شادمانى نكنيد . و خدا هيچ متكبّر فخرفروشى را دوست ندارد» . بنابراين ، كسى كه براى از دست رفته افسوس نخورد و براى آنچه به دستش مى رسد شاد نشود ، هر دو جانب زهد را رعايت كرده است .
۲۷۴۶.امام صادق عليه السلام :زهد كليد درِ آخرت است و برائت از آتش . زهد آن است كه هر چه تو را از خدا باز دارد رها كنى ، بى آن كه بر از دست دادن آن افسوس خورى و نه بر اثر فروگذاشتن آن دچار خودپسندى شوى و نه چشمداشت گشايشى از آن داشته باشى و نه خواهان ستايشى در قبال اين كار و نه طالب عوض و جبران آن باشى . بلكه از دست دادن آن را مايه آسايش و بودن آن را آفتى [براى خود ]دانى و همواره از آفت گريزان باشى و به آسايش چنگ زنى .
866 ـ صفات زاهد
۲۷۴۷.امام على عليه السلام :بى رغبت به دنيا كسى است كه در مقابل حرام ، شكيبايى خود را از دست ننهد و حلال ، او را از گزاردن شكرش غافل نسازد .
۲۷۴۸.امام على عليه السلام :بى رغبتان به دنيا، گر چه [به ظاهر ]خندانند اما دلهايشان گريان است و هر چند [به ظاهر ]شادند ، ليكن سخت اندوهناكند ؛ و هرچند به آنچه روزى شان شده خرّم وشادمانند، اما بر خود بسيار خشمناكند .