309 غيب
1452 ـ پيامبر با تعليم خداوند ،از غيب خبر دارد
۴۸۹۴.امام صادق عليه السلام :در جنگ تبوك ناقه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله گم شد. منافقان گفتند : براى ما از غيب مى گويد اما جاى شترش را نمى داند! جبرئيل بر پيامبر صلى الله عليه و آله فرود آمد و گفته منافقان را به اطلاع حضرت رساند و گفت : ناقه ات در فلان درّه مى باشد و مهارش به درخت تنومندى گير كرده است. پس پيامبر خدا صلى الله عليه و آله نداى نماز جماعت سر داد. مردم جمع شدند. حضرت فرمود : اى مردم! ناقه من در فلان درّه است. مردم به طرف آن شتافتند و شتر را يافتند.
1453 ـ امام و علم غيب
۴۸۹۵.امام على عليه السلامـ وقتى يكى از ياران ايشان [از قبيله كلب] به آن حضرت عرض كرد :«اى اميرالمؤمنين! علم غيب به تو داده شده است»، پس از خنده اى ـفرمود : اى مرد كلبى! اين علم غيب نيست، بلكه بر اثر فرا گرفتن از صاحب علمى است. علم غيب، علم داشتن به زمان قيامت است و آنچه خداوند سبحان آنها را بر شمرده و فرموده است : «همانا علم قيامت نزد خداست و باران فرو مى فرستد و آنچه را كه در زهدانهاست، مى داند» .
۴۸۹۶.امام صادق عليه السلامـ در پاسخ به اين پرسش كه آيا امام غيب مى داند ـفرمود : نه، اما هرگاه بخواهد چيزى را بداند، خداوند آن را به او مى آموزد.
۴۸۹۷.امام كاظم عليه السلامـ در پاسخ به مردى از ايرانيان كه پرسيد : آيا شما غيب مى دانيد؟ ـفرمود : امام باقر عليه السلام فرمود : چون علم [الهى] براى ما گشوده شود، مى دانيم و هرگاه بر ما بسته شود، نمى دانيم. و فرمود : علم، راز خداى عز و جلاست كه آن را با جبرئيل عليه السلام در ميان گذاشت و جبرئيل با محمّد صلى الله عليه و آله در ميان گذاشت و محمّد با هر كه خواست آن را در ميان نهاد.