153
فصلنامه علوم حديث ۲۷

حضرت فرمود: زنى را ديدم كه از موهاى خود آويزان بود و مغز سرش مى جوشيد.
ديگرى را ديدم كه از زبان معلّق شده و آب داغ بر حلق او مى ريختند.
يكى را ديدم كه از پستان آويزان گرديده است.
زنى را ديدم كه از گوشت بدن خود مى خورد، در حالى كه آتش در زير او شعله مى كشيد.
زنى را ديدم كه پاهاى خود را بر دست خويش محكم فشرده و مار و عقرب بر او مسلّط شده بودند.
ديگرى را مشاهده كردم، در حالى كه گنگ و كر و لال بود و در ميان تابوتى از آتش قرار داشت و مغز سرش از دو سوراخ بينى او بيرون مى ريخت و بدن او از جذام و برص از هم پاشيده بود.
فرمود: زنى را ديدم كه از پا به تنورى از آتش معلّق شده بود.
ديگرى را مشاهده كردم كه گوشت بدنش را از جلو و عقب با مقراضها مى بريدند.
زنى را ديدم كه صورت و دستهاى او مى سوخت و وى امعاى خود را مى خورد.
ديگرى را ديدم كه سرش مانند سر خوك و بدنش مانند بدن الاغ و او را هزاران نوع عذاب فرا گرفته بود.
زنى را به هيئت سگ ديدم، در حالى كه آتش در اسافل اعضاى وى مى رفت و از دهان او بيرون مى شد و فرشتگان با عمود به سر و بدن او مى زدند.
حضرت زهرا(س) عرض كرد: اى پدر بزرگوار، بفرماييد كارهاى آنان در دنيا چه بوده كه خداوند اين عذابها را بر آنها مقرّر ساخته است ؟
حضرت فرمود: اى دختر من، آن زنى كه از موها آويزان بود، براى اين بود كه وى سر خود را از نامحرمان نمى پوشيد و موهاى خود را پنهان نمى ساخت.
زنى كه از زبان معلّق بود، به خاطر اين بود كه وى از تمكين و فراش شوهرش خوددارى مى كرد.
زنى كه از پا آويزان گرديده، براى اين بود كه بدون اذن شوهرش از خانه خارج مى شد.
اما زنى كه از گوشت بدن خود مى خورد، او از اين جهت معذّب بود كه خود را آرايش مى داد و در انظار مردم جلوه مى كرد.


فصلنامه علوم حديث ۲۷
152

وأمّا التي شُدَّ يداها إلى رجليها وسُلِّط عليها الحيّات والعقارب، فإنّها كانت قذرة الوضوء قذرة الثياب، وكانت لا تغتسل من الجنابة والحيض ولا تنتظف وكانت تستهين بالصلاة.
وأمّا الصمّاء العمياء الخرساء، فإنّها كانت تلد من الزنا فتعلّقه في عنق زوجها.
وأمّا التي تقرض لحمها بالمقاريض، فإنّها كانت تعرض نفسها على الرجال.
وأمّا التي كانت تحرق وجهها وبدنها وتأكل أمعائها، فإنّها كانت قوّادة.
وأمّا التي كان رأسها رأس الخنزير وبدنها بدن الحمار، فإنّها كانت نمّامة كذّابة.
وأمّا التي كانت على صورة الكلب والنّار تدخل في دبرها وتخرج من فيها، فإنّها كانت قينة نوّاحة حاسدة.
ثمّ قال (ع): ويل لامرأة أغضبت زوجها وطوبى لامرأة رضي عنها زوجها ۱ ؛

۰.عبدالعظيم حسنى از حضرت رضا و او از پدران گرامى اش از اميرالمؤمنين(ع) نقل مى كند كه فرمود:من و فاطمه بر حضرت رسول (ص) داخل شديم، و او را، در حالى كه سخت مى گريست، مشاهده كرديم، گفتم: پدر و مادرم فداى تو باد! علت گريه شما چيست ؟
فرمود: يا على ، شبى كه مرا به آسمان بردند، عده اى از زنان امّت خود را ديدم، در حالى كه به عذاب سختى گرفتار بودند. از اين گرفتارى -كه از براى آنها بود بسيار ناراحت شدم و لذا از ديدن اين منظره و شدّت عذابشان به گريه افتادم.

1.عيون أخبار الرضا (ع) ، ج ۱، ص ۱۳ ؛ بحارالأنوار، ج ۸، ص ۳۰۹.

  • نام منبع :
    فصلنامه علوم حديث ۲۷
    تاريخ انتشار :
    بهار 1382
    سردبیر :
    محمدی نیک (ری شهری)، محمد
    صاحب امتیاز :
    دانشکده علوم حديث
    مدیر اجرایی :
    محمد قنبری
    نشانی :
    قم، بلوار پانزده خرداد، شهرک جهاد، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ص پ : 37185-3431
    تلفن :
    0251-7176131
    امور مشترکان :
    0251-7176413
    دورنگار :
    0251-7785050
    پست الکترونیک :
    ulumhadith@hadith.net
    امتیاز :
    علمی - پژوهشی، به استناد نامه شماره 6219/3 - 85/7/3 کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور
    جانشین سردبیر :
    مهدی مهریزی
تعداد بازدید : 12391
صفحه از 237
پرینت  ارسال به