197
فصلنامه علوم حديث ۲۷

و مؤلف در مقام تفضيل و بسط بوده است، ولى بيش از شرح ماجراى وى در گريختن از سلطان وقت و اختفا در منزل يكى از شيعيان رى، و اشتغال به عبادت، مطلبى نقل نمى كند و از شخصيّت علمى و موقعيت اجتماعى او سخنى به ميان نياورده است.
اشاره نجاشى به عبادت عبدالعظيم در ايام اختفا سبب آن شده است كه از حدود سه قرن بعد، ارباب تراجم، از وى به عنوان عابد و زاهد ياد كنند. ۱ و بعدها ميرداماد، يك قدم جلوتر آمده و جمله «كان عابداً ورعاً مرضياً» را درباره او، به «صدوق» و «نجاشى» نسبت داده است. ۲ درحالى كه آنچه نجاشى آورده است، «نقلى» از برقى است، نه توصيفى از خود نجاشى، اگر بتوان آن را توصيف ناميد.
از سوى ديگر ،تعبير «مرضياً» -كه در كلام صدوق آمده است بدان معناست كه حضرت عبدالعظيم از صحت اعتقادات دينى برخوردار بوده، و اصحاب بر او اعتماد نموده اند ۳ و بيش از آن، فهميده نمى شود.
به هر حال، از تعبيرات اساطين فن، هرچند استقامت عقيده، و وثاقت گفتار حضرت عبدالعظيم استفاده مى شود، ولى موقعيّت خاص آن بزرگوار را نمى توان به دست آورد.
گفتنى است كه شيخ طوسى، شيخ صدوق، نجاشى و امثال آنان در ترجمه شخصيتهاى بزرگ، بنا به ذكر حداقل نداشته اند و معمولاً با آوردن تعبيرات بلند،هرچند موجز، حق ايشان را ادا كرده اند. نمونه هاى فراوانى از معاصران عبدالعظيم حسنى وجود دارد كه تعبيراتى بسيار سنگين و قوى درباره آنها به كار برده اند؛ مثلاً شيخ درباره زكريا بن آدم (مدفون در شيخان قم) اين تعبيرات را آورده است: جليل القدر، عظيم المنزله، ثقة، ثبتاً، عيناً، من كبار اصحاب الرضا(ع)، اثنى عليه المؤلفون في كتبهم و اعتدوا بأخباره و آثاره و عملوا برواياته و احاديثه.

1.ر.ك: خلاصه ى علامه و رجال ابن داود.

2.الرواشح السماويه، ص ۵۰.

3.روضة الواعظين، ج ۱۴، ص ۱۶۳.


فصلنامه علوم حديث ۲۷
196

ولى متأسفانه براى شناخت شخصيت علمى اين راوى بزرگوار اسناد معتبر كافى در اختيار نداريم، و آنچه درباره وى ذكر شده است، براى پاسخ به بسيارى از سؤالات كافى نيست.
آيا عبدالعظيم حسنى در فقه و كلام، مانند هشام بن حكم و محمد بن مسلم، در رتبه نخست قرار دارد؟
آيا عبدالعظيم حسنى از راويان كثيرالروايه است و در نشر احاديث اهل بيت موقعيت ممتازى داشته و روات فراوانى از وى اخذ حديث كرده اند؟
آيا آن جناب از مؤلّفانى است كه با تأليفات خود، در حفظ معارف تشيع، نقش مؤثرى ايفا نموده است؟
آيا وى در عصر خود به عنوان يك شخصيت علمى مطرح بوده است، و شيعيان براى حل معضلات فكرى خويش بدو مراجعه داشته اند؟
آيا عبدالعظيم حسنى از طرف امامان آن زمان، داراى سمتى مانند وكالت بوده و از موقعيت خاصى نزد ايشان برخوردار بوده است؟و...
با تفحصّ در روايات وى، و با تأمل در آنچه اصحاب رجال و تراجم درباره او آورده اند، پاسخ مثبتى براى هيچ يك از اين سؤالات نمى توان يافت. براى پى بردن به شخصيت حضرت عبدالعظيم از اين راهها مى توان استفاده كرد:

1. تعبيرات اصحاب

احمد بن محمد بن خالد برقى -كه از شاگردان عبدالعظيم حسنى است با تعبير «كان مرضيا» از وى ياد كرده، و به همين مقدار اكتفا نموده است و شيخ صدوق هم پس از يك قرن، هرچند مدفن وى را كاملاً مشخص مى كند، ولى درباره شخصيت وى، بيش از همان تعبير برقى را به كار نمى برد كه: «كان مرضيا».
شيخ طوسى هم در دو كتاب الفهرست و الرجال، چيزى درباره وى ننوشته و با آوردن «رضى اللّه عنه» عبور كرده است. در رجال النجاشى، هرچند يك صفحه به عبدالعظيم اختصاص دارد

  • نام منبع :
    فصلنامه علوم حديث ۲۷
    تاريخ انتشار :
    بهار 1382
    سردبیر :
    محمدی نیک (ری شهری)، محمد
    صاحب امتیاز :
    دانشکده علوم حديث
    مدیر اجرایی :
    محمد قنبری
    نشانی :
    قم، بلوار پانزده خرداد، شهرک جهاد، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ص پ : 37185-3431
    تلفن :
    0251-7176131
    امور مشترکان :
    0251-7176413
    دورنگار :
    0251-7785050
    پست الکترونیک :
    ulumhadith@hadith.net
    امتیاز :
    علمی - پژوهشی، به استناد نامه شماره 6219/3 - 85/7/3 کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور
    جانشین سردبیر :
    مهدی مهریزی
تعداد بازدید : 12830
صفحه از 237
پرینت  ارسال به