207
فصلنامه علوم حديث ۲۷

۰.و اعلم بأنّك لا تكون لنا وليّاً حتّى لو اجتمع عليك أهل مصرك و قالوا: إنّك رجل سوء، لم يحزنك ذلك ولو قالوا انّك رجل صالح لم يسرّك ذلك ولكن اعرض نفسك على كتاب اللّه، فان كنت سالكاً سبيله زاهداً في تزهيده راغباً في ترغيبه خائفاً من تخويفه، فاثبت وابشر، فإنّه لا يضرّك ما قيل لك. و ان كنت مبائناً للقرآن، فماذا الّذي يغرّك من نفسك، إنّ المؤمن معنىّ بمجاهدة نفسه ليغلبها على هواها ،فمرّة يقيم أودها و يخالف هواها في محبّةاللّه و مرّة تصرعه نفسه، فيتّبع هواها فينعشه اللّه فينتعش و يقيل اللّه عشرته فيتذكّر و يفزع إلى التوبة و المخافة فيزداد بصيرة و معرفة لما زيد فيه من الخوف، و ذلك بأنّ اللّه يقول: إنّ الّذين اتّقوا إذا مسّهم طائف من الشيطان تذكّروا فإذا هم مبصرون؛ ۱

۰.اى جابر، بدان كه تو ولىّ ما نمى شوى تا آن كه اگر همه مردم ديارت بر ضد تو اتفاق كنند و درباره تو بگويند كه تو مرد بدى هستى، اين تو را محزون نسازد و اگر بگويند كه تو فرد شايسته اى هستى، اين هم تو را شاد نسازد؛ (چرا كه سخن مردم را نبايد ملاك بگيرى)، بلكه بايد خويش را بر قرآن عرضه كنى. اگر راه قرآن را مى روى و آنجا كه قرآن دعوت به زهد مى كند زهد مى روزى و در موردى كه ترغيب دارد، تمايل نشان مى دهى و از بيم دهى قرآن بيم مى گيرى، پس ثابت و استوار باش و بشارت باد تو را ؛ چرا كه آنچه درباره تو گفته شده است، آسيبى به تو نمى رساند. و امّا اگر از قرآن جدا افتاده اى، پس اين چه است كه تو را درباره خودت مغرور ساخته است.
مؤمن به جهاد با خويش اهتمام مى ورزد تا بر هواى خويش پيروز گردد. گاه كجى خود را راست مى كند و در راه محبّت خدا با هواى خويش مخالفت مى ورزد و گاه نفس وى، او را به زمين مى زند و او در پى هواى خود حركت مى كند، ولى خداوند او را زنده مى سازد و او زنده مى شود و خداوند لغزش وى را جبران مى كند و مؤمن متوجه مى شود و توبه مى كند و از عقاب خداوند به هراس مى افتد

1.تحف العقول، باب ما روى عن أبي جعفر الباقر(ع)، ح ۱.


فصلنامه علوم حديث ۲۷
206

ايشان با فاصله گرفتن از مبناى فقيهان و عالمان شيعه چون وحيد بهبهانى، بحرالعلوم، محقق حلّى، محقق همدانى، صاحب كفايه، مرحوم حكيم، مشكينى صاحب حاشيه بر كفايه، حاج شيخ محمدحسين اصفهانى، حاج شيخ محمدحسين نايينى، آقاضياءالدين عراقى، آيةاللّه بروجردى، امام خميينى و ديگران، به اعتبار تنها خبر ثقه، چون حضرت آيةاللّه خويى رسيده و در مقام توثيق نيز چون جناب ايشان سختگيرى دارد، با اين مبنا نتيجه همان است كه وحيد بهبهانى اشاره كرده و شما هم در همين مورد از نويسنده محترم مى بينيد.
چرا ديگران همه، عظمت و جلالت را از اين نقلها و روايات فهميده اند و تنها ايشان نمى پذيرد.
اين به همان دليل است كه اشاره شد. آرى سخت گيرى افراطى در پذيرش روايات به اينجا مى كشاند.
مسلّم بودن و مورد تسالم بودن عظمت و جلالت ايشان نيز براى نويسنده محترم كافى نيست.
با اين كه صاحب اين مبنا چون آيةاللّه خويى به اين تسالم در اينجا و در فقه تن مى دهد، ولى نويسنده محترم تسالم را هم نمى پذيرد.
عظمت و جلالت اين راوى بزرگ بر مبناى عالمان و فقيهان شيعه هويداست و رواياتى را كه ايشان معتبر نمى شناسد در اين مقام وثوق آور است.
روايت عرض دين -كه مورد قبول همگان است و جمله «مرحباً بك يا أباالقاسم أنت وليّنا حقاً»، اوج مقام اين سلاله پاك پيامبر(ص) را مى رساند. ولىّ به معناى دوست مطيع و نزديك خواهد بود كه امام مى فرمايد به حقّ، چنين هستى.
براى دستيابى به عمق اين تأييد امام، توجه به اين فراز كه امام باقر(ع) در خطاب با جابر جعفى فرموده اند، ضرورى است:

  • نام منبع :
    فصلنامه علوم حديث ۲۷
    تاريخ انتشار :
    بهار 1382
    سردبیر :
    محمدی نیک (ری شهری)، محمد
    صاحب امتیاز :
    دانشکده علوم حديث
    مدیر اجرایی :
    محمد قنبری
    نشانی :
    قم، بلوار پانزده خرداد، شهرک جهاد، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ص پ : 37185-3431
    تلفن :
    0251-7176131
    امور مشترکان :
    0251-7176413
    دورنگار :
    0251-7785050
    پست الکترونیک :
    ulumhadith@hadith.net
    امتیاز :
    علمی - پژوهشی، به استناد نامه شماره 6219/3 - 85/7/3 کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور
    جانشین سردبیر :
    مهدی مهریزی
تعداد بازدید : 12357
صفحه از 237
پرینت  ارسال به