79
فصلنامه علوم حديث ۲۷

رضا(ع) نقل كرده، مى نويسد:
والذى يهوّن الخطب أنّ جلالة مقام عبدالعظيم و إيمانه و ورعه غنيّة عن التشبث في إثباتها بأمثال هذه الروايات الضعاف ۱ ؛ آنچه كه مشكل را آسان مى سازد، اين است كه والايى مقام عبدالعظيم و ايمان و ورع وى نياز ندارد كه براى اثبات آن به اين روايات ضعيف تمسك جوييم.
هم اكنون شايسته است در اين جمله امام هادى(ع) درباره حضرت عبدالعظيم تأمل كنيم كه فرمود: «مرحبا بك! أنت وليّناً حقّاً؛ خوش آمدى، آغوشم براى تو گشوده است! تو به راستى ولىّ مايى».
براى توضيح اينكه ولى امامان بودن چه مفهوم و محتوايى دارد، نگاهى بيفكنيد به گفتار امام باقر(ع) با جابر بن يزيد جعفى. امام باقر(ع) در وصيت طولانى خويش به جابربن يزيد جعفى مى فرمايد:

۰.واعلم بأنّك لاتكون لنا وليّاً حتّى لو اجتمع عليك أهل مصرك و قالوا: إنّك رجل سوء لم يخزنك ذلك ولو قالوا إنّك رجل صالح لم يسرّك ذلك ولكن اعرض نفسك على كتاب اللّه. فإن كنت سالكاً سبيله زاهداً في تزهيده راغباً في ترغيبه خائفاً من تخويفه.فاثبت و أبشر؛ فإنّه لايضرك ما قيل لك و إن كنت مبائناً للقرآن فما ذاالذي يغرك من نفسك. إنّ المومن معنىّ بمجاهدة نفسه ليغلبها على هواها. فمرّة يقيم أودها و يخالف هواها في محبةاللّه و مرّة تصرعه نفسه فيتّبع هواها فينعشه اللّه فينتعش و يقيل اللّه عثرته فيتذكّر و يفزع إلى التوبة و المخافة فيزداد بصيرة و معرفة لما زيد فيه من الخوف و ذلك بأنّ اللّه يقول:«إنّ الذين اتّقوا إذا مسّهم طائف من الشيطان تذكّروا فإذا هم مبصرون» ۲ ؛

۰.اى جابر، بدان كه تو ولى ما نيستى تا آنكه اگر همه مردم ديارت بر ضد تو

1.معجم رجال الحديث، ج ۱۱، ص ۵۴.

2.تحف العقول، باب ماروى عن أبي جعفر الباقر(ع)، حديث اوّل.


فصلنامه علوم حديث ۲۷
78

كه عبدالعظيم توثيق رجالى ندارد و بدين جهت رواياتش وصف صحت نمى گيرد را، چگونه مى كوبد! وى مى نويسد:
من الذايع الشايع أنّ طريق الراوية من جهة أبي القاسم عبدالعظيم بن عبداللّه الحسنى المدفون بمسحد الشجرة بالرى رضى اللّه تعالى عنه و أرضاه من الحسن؛ لأنّه ممدوح غيرمنصوص على توثيقه.
و عندي أنّ الناقد البصير و المتبصّر الخبير يستهجنان ذلك و يستقبحانه جدّاً و لو لم يكن له الاّ حديث عرض الدين و ما فيه من حقيقة المعرفة و قول سيّدنا الهادى أبي الحسن الثالث(ع):«يا أباالقاسم، أنت وليّنا حقّاً». مع ماله من النسب الظاهر و الشرف الباهر لكفاه؛ اذ ليس سلالة النبوة و الطهارة كأحد من الناس اذا ما آمن و اتقى و كان عند آبائه الطاهرين مرضيّاً مشكوراً... . ۱
معروف و مشهور است كه سند روايت از جهت ابوالقاسم عبدالعظيم بن عبداللّه حسنى كه در مسجد شجره در رى مدفون است، حَسَن خواهد بود؛ چون عبدالعظيم ممدوح است، ولى تصريحى به وثاقت وى نشده است. من بر اين باورم كه ناقد بينا و روشن دل آگاه، اين سخن را زشت مى داندو جداً تقبيح مى كند و اگر نبود جز همان روايت عرض دين و حقيقت شناختى كه در آن آمده و گفته سرور ما امام هادى ابوالحسن ثالث(ع) درباره او كافى بود. امام هادى(ع) فرمود: اى ابوالقاسم، تو به حق، ولىّ ما هستى به علاوه، حضرت عبدالعظيم نسبى آشكار و شرافتى روشن دارد؛ چرا كه سلاله نبوت و طهارت چون يك فرد معمولى از مردم نيست، اگر ايمان و تقوى پيشه سازد و در نزد پدران پاكش پسنديده و مورد تقدير باشد.
بدين دليل است كه آيةاللّه خويى(ره)، فقيه و رجالى بزرگ، كه در پذيرفتن توثيق رجال بسيار سختگير است، پس از نپذيرفتن روايتى كه عبدالعظيم بى واسطه از حضرت

1.الرواشح السماوية، ص ۸۶.

  • نام منبع :
    فصلنامه علوم حديث ۲۷
    تاريخ انتشار :
    بهار 1382
    سردبیر :
    محمدی نیک (ری شهری)، محمد
    صاحب امتیاز :
    دانشکده علوم حديث
    مدیر اجرایی :
    محمد قنبری
    نشانی :
    قم، بلوار پانزده خرداد، شهرک جهاد، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ص پ : 37185-3431
    تلفن :
    0251-7176131
    امور مشترکان :
    0251-7176413
    دورنگار :
    0251-7785050
    پست الکترونیک :
    ulumhadith@hadith.net
    امتیاز :
    علمی - پژوهشی، به استناد نامه شماره 6219/3 - 85/7/3 کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور
    جانشین سردبیر :
    مهدی مهریزی
تعداد بازدید : 12013
صفحه از 237
پرینت  ارسال به