81
فصلنامه علوم حديث ۲۷

حضرت عبدالعظيم ولىّ امامان است؛ يعنى دوست نزديك و مطيع و پيرو امامان(ع) است و آنان را مطاع خود مى داند.
در روايتى ديگر، ولىّ امامان چنين تفسير مى شود:

۰.... من كان للّه مطيعاً فهو لنا وليّ و من كان للّه عاصياً، فهو لنا عدؤ. ما تنال ولايتنا الا بالعمل و الورع ۱ ؛

۰.در اين روايت امام به جابر مى گويد، هر كس مطيع خداوند است او ولىّ ما است و هر كس خدا را عصيان مى كند، او دشمن ما است ولايت ما جز با عمل و ورع دست يافتنى نيست.

۰.باز در روايتى مى خوانيم: «يا جابر، من أطاع اللّه و أحبّنا فهو وليّنا؛ اى جابر كسى كه خدا را اطاعت كند و ما را دوست بدارد، ولىّ ما است».

از آنچه گفته شد؛ فهميده مى شود كه جمله «انت ولينا حقّاً» و ارجاع و اعتماد امام به وى، تا چه ميزان وثاقت حضرت عبدالعظيم را مى رساند.

9. دعاى معصوم(ع) در حق او

دعاى امام معصوم مستجاب است و اگر در حق كسى دعاكند به استجابت مى رسد. اين يك نكته درباره اصل دعا از سوى امام معصوم. نكته ديگر اينكه امام چه دعايى در حق عبدالعظيم حسنى كرده است. توجه به مضمون و محتواى دعاى امام نيز بسيار مهم است و ارجمندى حضرت عبدالعظيم را در نگاه امام ترسيم مى كند. به علاوه، مورد دعاى معصوم قرار گرفتن خود از ارزشهاى ويژه است؛ چون دعا نشانه رضايت دعاكننده از كسى است كه دعا مى شود.

۰.بنگريد: «ثبتك اللّه بالقول الثابت في الحياة الدنيا و الآخرة؛ خداوند تو را با گفتار ثابت و استوار در دنيا و آخرت استوار و ثابت سازد».

1.الكافى، ج ۲، باب الطاعة و التقوى، ح ۲.


فصلنامه علوم حديث ۲۷
80

اتفاق كنند و همه درباره تو بگويند كه تو مرد بدى هستى، اين تو را محزون نسازد و اگر بگويند كه تو فرد شايسته اى هستى، اين هم تو را شاد نسازد (سخن مردم ملاك نيست)؛ بلكه بايد خويش را بر قرآن عرضه كنى. اگر راه قرآن را مى روى و آنجا كه قرآن دعوت به زهد مى كند زهد مى ورزى و در موردى كه ترغيب مى كند تمايل نشان مى دهى و از بيم دهى قرآن بيم مى گيرى، پس ثابت و استوار باش و بشارت باد تو را؛ چرا كه آنچه درباره تو گفته شده است، آسيبى به تو نمى رساند و امّا اگر از قرآن جدا افتاده اى، پس اين چه است كه تو را درباره خودت مغرور ساخته است.
مؤمن به جهاد با خويش اهتمام مى ورزد تا بر هواى خويش پيروز گردد. گاه كجى خود را راست مى كند. و در راه محبت خدا با هواى خويش مخالفت مى ورزد و گاه نفس وى او را زمين مى زند و او در پى هواى خود حركت مى كند، ولى خداوند او را زنده مى سازد و او زنده مى شود و خداوند لغزش وى را جبران مى كند و مؤمن متوجه مى شود و توبه مى كند و از عقاب خداوند به هراس مى افتد و بينايى و معرفت او به دليل فزونى يافتن ترس در او، فزونى مى يابد. و اين حقيقت بر پايه آن است كه خداوند مى گويد: پرهيزكاران هنگامى كه گرفتار وسوسه هاى شيطان مى شوند متذكر مى گردند و ناگهان بينا مى شوند.

بنابر گفته امام باقر(ع) ولىّ امامان(ع) كسى است كه حرف مردم كوچك ترين تأثيرى در او نگذارد. و تنها خويش را بر پايه كتاب خدا ساخته باشد و در اين راه پيوسته در جهاد با نفس باشد از اين سخن امام باقر(ع)، فهميده مى شود كه شخصيت حضرت عبدالعظيم چه تعالى و اوجى دارد!
ولىّ واژه اى است كه هم به خدا و پيامبر(ص) و امامان(ع) اطلاق ميشود و هم از اين سو درباره مردمى ويژه. در آن سو، معناى مطاع بودن را مى رساند و در اين سو، معناى مطيع بودن را.

  • نام منبع :
    فصلنامه علوم حديث ۲۷
    تاريخ انتشار :
    بهار 1382
    سردبیر :
    محمدی نیک (ری شهری)، محمد
    صاحب امتیاز :
    دانشکده علوم حديث
    مدیر اجرایی :
    محمد قنبری
    نشانی :
    قم، بلوار پانزده خرداد، شهرک جهاد، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ص پ : 37185-3431
    تلفن :
    0251-7176131
    امور مشترکان :
    0251-7176413
    دورنگار :
    0251-7785050
    پست الکترونیک :
    ulumhadith@hadith.net
    امتیاز :
    علمی - پژوهشی، به استناد نامه شماره 6219/3 - 85/7/3 کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور
    جانشین سردبیر :
    مهدی مهریزی
تعداد بازدید : 12011
صفحه از 237
پرینت  ارسال به