99
فصلنامه علوم حديث ۲۷

شايد حاكميتهاى وقت هم به اين فضاى آلوده دامن مى زدند و از اين راه، دشمنى و كينه را بين انديشوران مذاهب گوناگون تشديد مى كردند و تفاهم و در نتيجه، احتمال خطر آنان را پايين مى آوردند، بويژه آنكه در اين دوران، حركتهاى سياسى برانداز از قبيل تحركّات نظامى خوارج، شيعيان زيدى و به خصوص طالبيان، حركتهاى ملّى گرايانه در قلمرو وسيع حاكميت وقت از قبيل گرايشهاى خرّم دينى، مازيارى و يا در افريقا حركتهاى سياهان زمينه اى لازم را در اختيار انديشوران دينى گذاشت تا بعضى از اين حركتها را تأييد كرده و موجب دردسر بيشتر حاكميت گردند.
بديهى است ايجاد تفرقه فكرى و اعتقادى و به تبع آن،تشديد كينه و نفرت بين عالمان و به خصوص متكلمان و فقيهان مى توانست هدف جذّابى براى حاكميّتهاى وقت باشد.
برگزارى مجالس مناظره بين گرايشهاى مختلف فقهى و يا كلامى و گاه، ادبى در حضور خليفه و يا امرا را نمى توان تنها به انگيزه دانش دوستى خلفا نسبت داد. طرح مباحث اختلاف برانگيز در اين مجالس و رودررو قرار دادن دانشوران راه گمانهاى نيكو را مى بندد و پژوهشگر را به تأمل وامى دارد. ۱
عامل ديگرى كه زمينه لازم براى بدبينى و ترديد و در نتيجه، اختلاف و عناد و كينه را به وجود مى آورد، روشهاى مبارزاتى بود كه مخالفان هر گروه نسبت به گروه

1.ر.ك: داستان مجلس مناظره هشام و ديگران در مجلس هارون با نقشه يحيى بن خالد برمكى براى مبغوض نشان دادن هشام بن حكم (همان، ص ۲۵۸، ح ۴۷۷).


فصلنامه علوم حديث ۲۷
98

فضاى اجتماعى شيعيان در عصر حضرت عبدالعظيم حسنى(ع)

محمدعلى سلطانى

اختلاف فكرى عميق و گسترده موجود در عصر عباسى،و بويژه دوران مصادف با حيات علمى - سياسى حضرت عبدالعظيم حسنى، اخلاق و رفتار اجتماعى پيروان گرايشهاى مختلف مذهبى را به شدت تحت تأثير قرار داده بود. درگيريهاى فكرى گسترده، باعث جبهه بنديها و فرقه گراييهاى بسيارى گشته، و اخلاق و رفتارهاى مبتنى بر اصول كرامت و بزرگوارى را دست خوش تحوّل ساخته بود.
نقضها و رد و ايرادهايى كه افراد نسبت به همديگر داشتند، گوياى فضايى آكنده از بدبينى و عناد و دشمنى بود و تخريب شخصيت افراد و اتهام بى دينى و ارتداد به بهانه هاى كم ارزش، قبح و زشتى خود را از دست داده بود. انتساب افراد و شخصيّتهاى علمى به گرايشهايى چون تجسيم، جهميّه، شبّهه و امثال آن و از بين بردن اعتبار آنان بسيار متداول بود. ۱

1.در اين باره مى توان از كتب ملل و نحل اطلاعات فراوانى به دست آورد. همچنين كتب رجالى قصّه هاى بسيارى در اين باره آورده اند. در يكى از روايات، هشام بن ابراهيم جبلّى مشرقى نقل مى كند كه در يكى از مجالس حضرت رضا(ع)، جعفر بن عيسى به آن حضرت گفت: مولايم، به پيشگاه تو و پيشگاه خداوند از اين اوضاعى كه يارانمان گرفتار هستند شكايت مى كنم. امام پرسيد: مگر چه كار مى كنند؟ جعفر گفت: مولايم، آنان ما را زنديق مى شمارند، تكفيرمان مى كنند و از ما بيزارى مى جويند. امام فرمود: ياران على بن حسين و محمد بن على و ياران جعفر و موسى(ع) هم چنين بودند. اطرافيان زراره ديگران را تكفير كردند و ديگران آنان را تكفير مى كردند... (اختيار معرفة الرجال، ص ۴۹۸، ح ۹۵۶ ، چاپ دانشگاه مشهد).

تعداد بازدید : 11968
صفحه از 237
پرینت  ارسال به