105. «ما يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ لاَ الْمُشْرِكِينَ...»
روض الجنان: «وَ لاَ الْمُشْرِكِينَ» ، در محلّ جرّ است عَطْفاً على «اَهْلِ الْكِتابِ» و به معنى عطف است على «الَّذينَ كَفَرُوا» و در محلّ رفع است، و نظير اين آيت در اعراب قَوْلُهُ تَعالى: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَكُمْ هُزُواً وَ لَعِباً مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ الْكُفّارَ أَوْلِياءَ...»۱ ، جز كه در اين آيت هر دو خواندهاند، هم جرّ و هم نصب، و در آيت ما جز جرّ نخواندهاند، و اگر به رفع خوانده بودندى در عربيت روا بودى، جز آن است كه قرائت موقوف بر سماع و روايت باشد. ۲
145. علامه شعرانى: به اجماع علماى اسلام، قرآن سماعى است و اگر وجهى بر حسب قواعد زبان عربى جايز باشد و آن را به نقل نشنيده باشيم قرائت بدان وجه جايز نيست. ۳
روض الجنان: اين بدا باشد، و اين بر خداى تعالى روا نيست. ۴
146. علامه شعرانى: در حاشيه صفحه 4 از اين كتاب گذشت ۵ كه اهل حديث بدا را جايز مىشمارند. و گفتيم كه اعتبار به قول آنان نيست حتى آنكه خود ايشان قول خود را تأويل مىكنند. و براى تحقيق بدا و اطلاع بر اقوال مجتهدين غير اخبارى رجوع به كتب اصول فقه شود در قضيه ابراهيم عليهالسلام و مأمور شدنش به ذبح فرزند در باب نسخ. والله العالم. ۶روض الجنان: و آنچه لفظ و حكم منسوخ است، آن است كه در اخبار آمده است: كانَ مِمّا اَنْزَلَ اللّهُ اَنَّ عَشَرَ رَضَعاتٍ يُحَرِّمْنَ، آنگه منسوخ شد به پانزده رضَعه و تلاوت نيز منسوخ شد، و اين هر دو در اخبار آحاد است و بر او قطع نيست*.
اَمّا نَسْخُ الشّىْءِ قَبْلَ فِعْلِه روا باشد، ولكِنْ قَبْلَ وَقْتِ فِعْلِهِ روا نباشد بهنزديك ما**. ۷
147. علامه شعرانى: * يعنى نسخ تلاوت ـ چه حكم را نسخ كند و چه نكند ـ در روايت آحاد وارد شده است و يقين بدان نداريم، شايد اصلاً هيچ نسخ تلاوت نباشد. ۸
148. ** و آنكه ترك فعل كرد تا نسخ شد معصيت نكرده است؛ چون به فرض واجب مضيّق نبود. ۹
1.مائده (۵): ۵۷ .
2.روض الجنان، ج ۲، ص ۹۷.
3.روح الجنان، ج ۱، ص ۲۸۴.
4.روض الجنان، ج ۲، ص ۱۰۱.
5.مطابق تعليقه شماره ۲ اين مجموعه.
6.روح الجنان، ج ۱، ص ۲۸۶.
7.روض الجنان، ج ۲، ص ۱۰۲.
8.روح الجنان، ج ۱، ص ۲۸۷.
9.روح الجنان، ج ۱، ص ۲۸۷.