109
تفسير نورٌ علي نور ج1

128. «رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَ أَرِنا مَناسِكَنا وَ تُبْ عَلَيْنا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوّابُ الرَّحِيمُ»

روض الجنان:... و عبداللهِ عمر روايت كند از رسول عليه‏السلام كه او گفت: جبريل بيامد و دست ابراهيم گرفت و او را به منا برد و آن جا نماز پيشين و ديگر و شام و خفتن و بامداد بكرد، آن‏گاه او را به عرفات آورد، و چون نماز پيشين درآمد، نماز پيشين و ديگر بكرد، و به موقف بداشت او را تا شب درآمد، و آن‏گاه او را به مُزْدلفه آورد و
آنجا نماز شام و خفتن بكرد به جمع. ۱
161. علامه شعرانى: اگر اين روايت صحيح باشد اين پنج نماز كه در شرع اسلام است در شريعت ابراهيم نيز بود. و بسيار بعيد مى‏نمايد، و شايد عبدالله عمر قياس كرد و چنان دانست كه در هر قومى پنج نماز است. و نماز پيشين ظهر و نماز ديگر نماز عصر و نماز شام نماز مغرب و نماز خفتن نماز عشاء است. ۲
روض الجنان:... محمّد بن اسحاق گفت: عبداللهِ زُبير پرسيد از عبيدِ عميرِ ليثى: كه ابراهيم مردم را چگونه به حج خواند؟ گفت: به بام خانه برآمد و روى به يمن كرد و مردم را با خدا و حجّ خانه خدا خواند، و جوابش دادند كه: لبّيك لبّيكَ. آنگه روى به مشرق كرد و همچونين دعوت كرد، جواب شنيد كه: لَبّيْكَ لَبَّيْكَ. و روى به مغرب كرد همچونين و بخواند و جواب شنيد، و روى به شام كرد و بخواند و جواب يافت*... چون روز شد، نماز بامداد بگزارد و روى به نَمِرَه** آورد و آنجا مقام كرد و قيلوله كرد. ۳
162. علامه شعرانى: * محال نيست آن را به خواندن محسوس و نداى جسمانى تفسير كنيم. و بهتر آن است كه گوييم بنا را ساخت و مانند ساير انبيا كه مردم جهان را الى آخر الدهر به دين دعوت مى‏كنند دعوت كرد و آنها اجابت كردند. ۴
163. ** مسجدى است در اولِ عرفات از جانب منى. ۵
روض الجنان: «إِنَّكَ أَنْتَ التَّوّابُ الرَّحِيمُ» ؛ تو خداونديى كه قبول توبه بكنى از تايبان و برايشان رحمت كنى، و در آيت دليل است بر آنكه خداى تعالى متفضّل است به قبول توبه. ۶164. علامه شعرانى: به مذهب ما قبول توبه بر خدا واجب نيست؛ اگر خواست قبول مى‏كند و اگر نخواست توبه كسى را قبول نمى‏كند. ۷

1.روض الجنان، ج ۲، ص ۱۷۱.

2.روح الجنان، ج ۱، ص ۳۳۲.

3.روض الجنان، ج ۲، ص ۱۷۲.

4.روح الجنان، ج ۱، ص ۳۳۳.


تفسير نورٌ علي نور ج1
108

126. «وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الَّثمَراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللّهِ وَ الْيَوْمِ الاْخِرِ قالَ وَ مَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلى عَذابِ النّارِ...»

روض الجنان: و دست زدنى كه در او زيان كنند. ۱
156. علامه شعرانى: دست زدن كنايه از معامله است. ۲
روض الجنان: در نصب او [قليلاً] دو وجه گفته‏اند: يكى آنكه صفت مصدرى باشد محذوف، و يكى آنكه صفت ظرفى باشد محذوف، مَتاعاً قَليلاً اَوْ زَماناً قليلاً. ۳
157. علامه شعرانى: «متاعا» مصدر است و «زمانا» ظرف است. ۴
روض الجنان:... و اوّل كس كه حدود حرم پيدا كرد ابراهيم عليه‏السلام بود. ۵
158. علامه شعرانى: در تفسير محمد عبده گويد: بانى نخستين خانه كعبه حضرت ابراهيم است به مقتضاى آيه كريمه و آنچه دلالت دارد بر سبقت كعبه بر او، و اينكه آدم عليه‏السلام حجّ خانه كرد از ساخته‏هاى قصّاصين است و حديثى صحيح در آن نيامده والله العالم. و قصاصان در عصر اول به منزله نقّالان و معركه گيران عهد ما هستند. ۶

127. «وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْماعِيلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنّا...»

روض الجنان: وليث بن مُعاذ روايت كند از رسول عليه‏السلام كه او گفت: اين خانه يكى است از پانزده خانه: هفت در آسمانها، و هفت در زيرزمينها، يكى از برابر يكى، و هر
يكى را جرمى هست چند جِرْم اين خانه اگر بيوفتد، بعضى بر بعضى آيد. ۷
159. علامه شعرانى: اگر گويى: يا زمين گردد يا آسمان و به هر حال هميشه خانه آسمانى محاذى خانه زمين نيست، در جواب گوييم: آن خانه آسمانى تجرد مثالى دارد و جاى ملائكه و به گردش آسمان مادى يا زمين مادى از محاذات خارج نمى‏شود. و هر موجود عالم مادى در محاذات خود نظيرى دارد در عالم مثال و عالم عقل، و نظير آن در اين جهان نور آفتاب است كه از پنجره بر فرش خانه تابيده و چون فرش را از جاى خود به هر طرف بكشى نور آفتاب بر جاى خود مى‏ماند. ۸
روض الجنان:آنگه بيامد و بر جاى خانه كعبه چندان كه اساس آن است بخفت چون طوقى، ابراهيم عليه‏السلام رسم بر زد و بر آن رَسْم بنا كرد. ۹
160. علامه شعرانى: رسم رنگ عمارت است كه معماران يا گچ يا زغال يا غير آن روى زمين مى‏كشند. و اين روايت بر فرض صحت معنى آن معلوم نيست. و از تشبيه باد به صورت مار عجب نبايد داشت، چون معنى نامرئى رابه صورت مرئى تشبيه مى‏كنند، از قبيل تشبيه كشف و الهام به نور دل و علم به آب و شير. ۱۰

1.روض الجنان، ج ۲، ص ۱۵۱.

2.روح الجنان، ج ۱، ص ۳۲۰.

3.روض الجنان، ج ۲، ص ۱۵۲.

4.روض الجنان، ج ۲، ص ۱۶۰.

5.روح الجنان، ج ۱، ص ۳۲۵.

6.روض الجنان، ج ۲، ص ۱۶۶.

7.روح الجنان، ج ۱، ص ۳۲۸.

8.روض الجنان، ج ۲، ص ۱۶۸.

9.روح الجنان، ج ۱، ص ۳۲۹.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 85968
صفحه از 724
پرینت  ارسال به