117
تفسير نورٌ علي نور ج1

150. «...فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِي وَ لِأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ»

روض الجنان: «وَ لَعَلَّكُمْ [تَهْتَدُونَ]» ، در لَعَلَّ شش لغت است: عَلَّ و لَعَلَّ و لَعَلَّنْ و عَنَّ و رَعَنَّ و لَعاً. ۱
178. علامه شعرانى: در قاموس يازده لغت در لعلّ آورده است ۲ و چهار لغت اول مذكور در اين كتاب غير مصحّف است و در دو لغت اخير اطمينان نداريم. ۳

151. «...وَ يُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ»

روض الجنان: « ... وَ يُعَلِّمُكمْ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَة...» ... و نيز حكمت، يعنى سنّت و شريعت. ۴
179. علامه شعرانى: حكمت چيزى است كه عقل وجه آن را بداند و تصديق كند و كتاب اعم است از آنكه تعبدى باشد و جهت آن را بدانى يا ندانى. و پيغمبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آلهعقليات را به تنبيه و تعليم القا فرمود و شرعيات را به تعبد و تكليف. مثلاً در توحيد فرمود: «لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلاَّ اللّهُ لَفَسَدَتا»۵ و فرمود در علم واجب: «أَ لا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُو
اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ»۶
. و امر كرد به تدبر در آسمان و زمين و خلق اشياء؛ يعنى ترغيب كرد در فرا گرفتن علم نجوم و هيئت و تشريح و طب و علوم طبيعى و فلسفه و غير ذلك. ۷

1.روض الجنان، ج ۲، ص ۲۲۵.

2.قاموس المحيط، ص ۱۳۶۴.

3.روح الجنان، ج ۱، ص ۳۶۹.

4.روض الجنان، ج ۲، ص ۲۲۸.

5.انبياء (۲۱): ۲۲.

6.ملك (۶۷): ۱۴.

7.روح الجنان، ج ۱، ص ۳۷۲.


تفسير نورٌ علي نور ج1
116

144. «...وَ إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ مَا اللّهُ بِغافِلٍ عَمّا يَعْمَلُونَ»

روض الجنان:... آنگه گفت: «وَ إِنَّ فَرِيقاً مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ» ؛ گروهى از ايشان حق مى‏دانند و پنهان مى‏كنند، و اين جماعتى رؤساى ايشان [=يهوديان ]بودند به طمع رياست و طُعْمه‏اى كه ايشان را بود از عامّه، اين پنهان مى‏داشتند و جماعتى اندك بودند، چه بر جماعت بسيار روا نبود كتمان آنچه دانند. ۱
177. علامه شعرانى: خواجه نصيرالدين طوسى آيتى از تورات درباره نبوت حضرت خاتم انبيا در كتاب نقد المحصل آورده و بدان تمسّك كرده است كه پيغمبرى از ميان برادران ايشان مانند تو مبعوث مى‏كنم براى ايشان و كلام خود را به دهان او مى‏گذارم پس هر چه بگويم به آنها خواهد گفت و انسانى كه سخن مرا نشنود از او مؤاخذه خواهم كرد. و اين آيه در سفر پنجم تورات موسوم به سفر تثنيه، فصل 18، آيه 18 است. و نصارا گويند مراد به اين پيغمبر مسيح است (انجيل يوحنا 1: 21) و اين صحيح
نيست؛ زيرا كه وقتى مردم عهد حضرت مسيح از حضرت يحيى پرسيدند آيا تو مسيحى؟ گفت: نيستم. گفتند: كيستى؟ آيا ايليايى؟ گفت: نيستم. گفتند: آن پيغمبرى؟ جواب داد: نه. پس اين پيغمبر موعود حضرت موسى غيرِ مسيح بوده. ۲

1.روض الجنان، ج ۲، ص ۲۱۶.

2.روح الجنان، ج ۱، ص ۳۶۳.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 78358
صفحه از 724
پرینت  ارسال به