150. «...فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِي وَ لِأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ»
روض الجنان: «وَ لَعَلَّكُمْ [تَهْتَدُونَ]» ، در لَعَلَّ شش لغت است: عَلَّ و لَعَلَّ و لَعَلَّنْ و عَنَّ و رَعَنَّ و لَعاً. ۱
178. علامه شعرانى: در قاموس يازده لغت در لعلّ آورده است ۲ و چهار لغت اول مذكور در اين كتاب غير مصحّف است و در دو لغت اخير اطمينان نداريم. ۳
151. «...وَ يُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ»
روض الجنان: « ... وَ يُعَلِّمُكمْ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَة...» ... و نيز حكمت، يعنى سنّت و شريعت. ۴
179. علامه شعرانى: حكمت چيزى است كه عقل وجه آن را بداند و تصديق كند و كتاب اعم است از آنكه تعبدى باشد و جهت آن را بدانى يا ندانى. و پيغمبر صلىاللهعليهوآلهعقليات را به تنبيه و تعليم القا فرمود و شرعيات را به تعبد و تكليف. مثلاً در توحيد فرمود: «لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلاَّ اللّهُ لَفَسَدَتا»۵ و فرمود در علم واجب: «أَ لا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُو
اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ»۶ . و امر كرد به تدبر در آسمان و زمين و خلق اشياء؛ يعنى ترغيب كرد در فرا گرفتن علم نجوم و هيئت و تشريح و طب و علوم طبيعى و فلسفه و غير ذلك. ۷