121
تفسير نورٌ علي نور ج1

163. «وَ إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ»

روض الجنان:قَوْلُهُ: «وَ إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ» ، «اِله»، فِعال باشد به معنى مفعول، كَالْكِتابِ والحِسابِ، يعنى معبود شما، يعنى مستحقّ عبادت از شما، چه لفظ «اِله» مشتق از الاهَتْ است، و آن عبادت بود ـ چنان‏كه بيان كرديم في آيَةِ التَّسْمِيَةِ. و خطاب به اين آيت با جمله مكلّفان است. حق تعالى گفت: معبود شما و خداى شما كه استحقاق عبادت دارد به خلق اصول... . ۱
187. علامه شعرانى: متكلّمان قديم گويند خداوند خالق اصول نعم است و به مذهب حكما و متكلّمان اخير او خالق همه چيز است از اصول و فروع، مؤثرى غيرِ او نيست و هر چه جز او بينى معدّند به مشيت و تأثير او و همچنان‏كه حق تعالى مؤثر در حدوث است مؤثر در بقا است، و معد را تمثيل كنند به آنكه مردى چيزى را روى آتش بگرداند و آتش آن را گرم كند، گرم كننده آتش است و آن مرد معد. ۲
روض الجنان: و معنى آنكه ما گوييم: خداى يكى است، بر چهار وجه بود:
يكى آنكه مثلى و نظيرى و كُفوى ندارد، چنان‏كه گويند: فُلانٌ فَريدُ عَصْرِهِ وَواحِدُ دَهْره، كسى را كه در فنّ خود بى نظير باشد.
دوم آنكه منفرد بود به الهيّت و استحقاق عبادت.
سوم آنكه تجزّى و تبعيض بر او روا نباشد.
چهارم آنكه در صفات ذات منفرد است از قديمى و ديگر صفات. ۳
188. علامه شعرانى: به اصطلاح متكلّمان، هر چيزى غير از صفات عارضه صفتى دارد كه ذات او است و در اصطلاح حكما ماهيت گويند به معنى اعم، اگر دو چيز مثل هم باشند در صفت ذات مشتركند و اگر ضدّ هم باشند در صفت ذات مباينند. ۴

1.روض الجنان، ج ۲، ص ۲۶۵.

2.روح الجنان، ج ۱، ص ۳۹۹.

3.روض الجنان، ج ۲، ص ۲۶۶.


تفسير نورٌ علي نور ج1
120

155 ـ 156. «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الَّثمَراتِ... * قالُوا إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ»

روض الجنان:... آنگه گفت: چون ابوسَلَمه بمرد، من گفتم: در ميان مسلمانان از ابُوسَلَمه بهتر كجا باشد؟ ۱
183. علامه شعرانى: ابوسلمه نخستين كس بود كه از مكه هجرت كرد به مدينه و افضل از او كسى نيست. ۲
روض الجنان: و ابُوهُريره روايت كند كه رسول عليه‏السلام گفت: چون دوال نعل يكى از شما بگسلد، بايد تا اسْترجاع كند و از خداى عوضش بخواهد، كه اگر خداى ميسّر نكند ميسّر نشود، آنگه او بى برگ بماند. ۳
184. علامه شعرانى: برگ هر گونه اثاث و لباس و مال باشد كه غالباً انسان با خود دارد. ۴
روض الجنان: [مؤلّف به نقل از ذوالنونِ مصرى داستان زنى را نقل مى‏كند كه چند فرزند خود را از دست داده و در گورستانى بر سر قبر آنها جزع مى‏كرد...]. ۵
185. علامه شعرانى: خداوند تعالى براى حفظ انواع حيوان و انسان محبت فرزند را در دل پدر و مادر قرار داده و فقدان آنها را سخت و دردناك نموده تا در حفظ فرزند بكوشند. پس اصل جزع براى مصلحت خدا و حفظ فرزند است اگر مصلحت برگردد و خداوند بقاى فرزند را نخواهد جزع نبايد كرد. ۶
روض الجنان: بعضى علما گفتند: «وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ» ، اين نقصان مال منع ايشان از فدك است، تا زهرا عليهاالسلام مى‏گويد: بلى كانَتْ لنا فَدَكُ مِنْ جميع ما اَظَلَّها الْفَلَكُ فَسَخَتْ بِها نُفُوس
قَوْمٍ وَشَحَّتْ بِها نُفُوسُ قَوْمٍ آخَرينَ. ۷
186. علامه شعرانى: اين كلام در نهج البلاغه در ضمن نام اميرالمؤمنين عليه‏السلامبه عثمان بن حنيف است. ۸

1.روض الجنان، ج ۲، ص ۲۴۲.

2.روح الجنان، ج ۱، ص ۳۸۱.

3.روض الجنان، ج ۲، ص ۲۴۳.

4.روح الجنان، ج ۱، ص ۳۸۲.

5.روض الجنان، ج ۲، ص ۲۴۹.

6.روح الجنان، ج ۱، ص ۳۸۷.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 74991
صفحه از 724
پرینت  ارسال به