186. «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ ...»
روض الجنان: عبداللهِ عبّاس گفت: سبب نزول آيت آن بود كه جهودان گفتند: يا محمّد! خداى دعاى ما چگونه شنود؟ و تو مىگويى از اينجا تا به آسمان پانصد ساله راه است، و كثافت هر آسمانى پانصد ساله راه و همچنين هفت آسمان است، خداى تعالى آيت فرستاد. ۱
232. علامه شعرانى: اصل اين سخن را كه از آسمانى تا آسمان ديگر پانصد سال راه است و ثخن هر آسمان پانصد سال از كتاب تلمود كه از احاديث يهود است نقل كردهاند و كلام ابن عباس به نظر ما صحيح نمىرسد امّا بعيد نيست كه بعضى عوام يهود كه خدا را جسمى مىدانستند در آسمان، سؤال كنند خداى تعالى دعاى ما را چگونه مىشنود. ۲
روض الجنان: «وكانَ اللهُ وَلامكانَ» ؛ و خدا بود و مكان نبود. «أَيّنَ الأَيْنَ فَلا أيْنَ لَهُ» ؛ مكان به مكان كرد و او را مكان نيست. ۳
233. علامه شعرانى: يعنى مكان را امكان كرد و حرف «با» در اينجا براى صيرورت است و مؤلّف بسيار استعمال كرده است چنانكه در مقدمه گفتيم براى بيان حالت دوم حرف «با» مىآورد و اينجا بيان حالت وجود است يعنى از عدم. حاصل آنكه خداى تعالى مكان ندارد و استدلال از راه محال بودن دور است؛ چون اگر خداى تعالى محتاج به مكان باشد بايد مكان پيش از او موجود باشد و چون خالق
مكان است مكان بعد از او است، پس مكان محتاج است به خدا و خدا محتاج به مكان و اين دور است و محال. ۴
روض الجنان: ...بسيار چيزها باشد كه خداى تعالى مصلحت در آن داند كه عند دعا دهد، و اگر دعا نكنند مصلحت نبود. پس دعا شرط باشد در حسن و صلاح او. ۵
234. علامه شعرانى: دعا از اسباب روحانى است، مانند آنكه كسب از اسباب ظاهرى رزق است. و لازم اسباب ظاهرى و روحانى است كه غالبا مطلوب از آن حاصل مىگردد و گاهى حاصل نمىشود الاّ آنكه انسان به همه شرايط روحانى احاطه ندارد و عالم به آن نيست تا آن را تحصيل كند. و يكى از موانع استجابت سوء ظن به خداى تعالى است و اين كه از صميم قلب نخواهد. و ديگر آنكه غالبا طلب محال مىكنند و چون حاصل نشود در دعا سست مىگردند. و حق آن است كه چون كسى به راستى توجه به حق كند و امرى ممكن از او بخواهد از صميم قلب و با حسن ظن البته مستجاب مىگردد و همت مردان خدا را در تأثير انكار نمىتوان كرد و محيى الدين در فتوحات گفته است: «العارف يخلق بهمّته» الى آخره؛ يعنى عارف به همت خود چيزها در خارج ايجاد مىكند كه وجودش بسته به توجه او است، چون همت از آن بگرداند نابود گردد. ابوعلى بن سينا نيز فصلى در سرّ استجابت دعا آورده است. ۶
روض الجنان: و «دعا»، خواندن باشد كه: يا فُلان، و طلب فعل باشد ـ چنانكه بگفتيم. ۷
235. علامه شعرانى: يعنى دعا دو معنى دارد: يكى خواندن كسى و ديگر چيزى خواستن از او. ۸
روض الجنان: ابراهيمِ اَدْهم را گفتند: ما بالُنا نَدْعُو فَلا نُجابُ؛ چرا ما دعا مىكنيم اجابت نمىآيد؟ گفت: براى آنكه شما خداى را بشناختى، و طاعتش نمىدارى، و
پيغامبر را بشناختى و متابعت او نكردى، و قرآن بدانستى و بر آن كار نمىكنى، و نعمت خداى مىخورى و شكرش نمىگزارى، و بهشت بدانستى و طلب نكردى، و دوزخ بشناختى و از او بنگريختى، و شيطان را بشناختى و مخالفتش نكردى، و مرگ را بشناختى و ساز او بنكردى، و مردگان را بنگريدى و عبرت برنگرفتى، و عيب خود رها كردى و به عيب مردم مشغول شدى، دعاى شما را كى اجابت كنند! ۹
236. علامه شعرانى: اينها همه صفات اهل دنيا است كه جز به تأثير علل مادى معتقد نيستند و خداى تعالى را هم يكى از علل مادى مىشمارند. و آنكه غرق در دنيا است توجه به حق ندارد، چون محبت دنيا و خدا در يك دل جمع نمىگردد، پس دعاى آنان مستجاب نگردد. ۱۰