92. «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّى تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ...»
روض الجنان: سبّي. ۱
671. علامه شعرانى: «سبى» اسير جنگ است. ۲
روض الجنان: عبدالله بن سيدان* روايت كند از ابوذر رحمهالله كه او گفت تو را در مالت سه انبازاند: يكى قدر كه دستور با تو نيارد** كه كدام ببرد بهتر يا بتر... . ۳
672. علامه شعرانى: * در تقريب ابن حجر عبدالله بن سيلان است به لام ۴ و بعضى گويند نامش عبدربه بود يا جابر و در لسان الميزان عبدالله بن سيدان به دال است. ۵
673. ** اجازه نخواهد. ۶
روض الجنان: بيش بها. ۷
674. علامه شعرانى: بسيار قيمت. ۸
93. «كُلُّ الطَّعامِ كانَ حِلاًّ لِبَنِي إِسْرائِيلَ إِلاّ ما حَرَّمَ إِسْرائِيلُ عَلى نَفْسِهِ...»
روض الجنان: «كُلُّ الطَّعامِ كانَ حِلاًّ لِبَنِي إِسْرائِيلَ...» ؛ ابو روْق و كلبى گفتند: سبب نزول آيت آن بود كه چون رسول عليهالسلام گفت: من بر ملّت ابراهيمم، جهودان گفتند: چون است كه گوشت شتر و شير شتر مىخورى؟ و آن بر ابراهيم حرام بود. رسول عليهالسلام
گفت: دروغ مگوى كه در شرع ابراهيم اين هر دو حلال بود. ۹
675. علامه شعرانى: اصل در هر چيز اباحه است تا حرمت آن ثابت شود. و چون تورات بر موسى عليهالسلام نازل شد احكام آن از زمان آن حضرت ثابت است و پيش از آن همه چيز قابل خوردن كه مردم در آن رغبت مىكردند و معتاد بود حلال بود جز رگ و رگ كه به علتى حضرت يعقوب نمىخورد و اولاد او متابعت مىكردند. ۱۰
روض الجنان:مفسّران خلاف كردند در آن طعام كه يعقوب برخود حرام كرد پيش نزول تورات... .
مقاتل و ضحّاك گفتند: سبب آن بود كه يعقوب عليهالسلام نذر كرد كه اگر خداى تعالى او را دوازده فرزند نرينه بدهد و او به سلامت به بيت المقدّس رسد، آخرين ايشان را قربان كند. چون خداى تالى او را دوازده فرزند بداد، او خواست تا به نذر وفا كند، برخاست تا به بيت المقدّس آيد، خداى تعالى فرشته فرستاد به او و او را گفت: من تو را عفو كردم از اين نذر به امتحانى كه تو را كنم. يعقوب شاد شد، و يعقوب فردى بود قوى و بطّاش و كس پيش او به كشتى بنه ايستادى، و در مصارعت قوّت او نداشتى. فرشته آمد در پيش او، او گمان برد كه او دزدى است از سر قوّت خود با او در آويخت. آن فرشته چيزى بر ران يعقوب زد، ران او درد گرفت و دردى عظيم در او پديد آمد. او از آن رنجور شد، و يعقوب عليهالسلام گوشتى دوست داشتى كه در او رگ بود، او با خداى نذر كرد كه اگر به شود از آن نيز نخورد و اين قول ضعيف است. ۱۱
676. علامه شعرانى: اين قول ضعيف موافق تورات است،بلكه ظاهر عبارت تورات آن است كه با خدا كشتى گرفت و بعضى به فرشته تأويل مىكنند. بارى، دعوى حلّيت همه چيز كسى كند كه به همه تورات و احكام و شرايع بنى اسرائيل و اسحاق و ابراهيم و انبيا عالم باشد و گرنه از كجا داند كه هيچ چيز نزد آنان حرام نبود جز رگ و رگ و
آنكه عالم به آنها باشد جز خداى و آنكه خداوند او را خبر دهد نخواهد بود. ۱۲
روض الجنان: آنگه مفسّران خلاف كردند در حال اين طعام كه يعقوب بر خويشتن حرام كرد، تا حكم آن در تورات چه بود؟ سدّي گفت: تورات كه آمد به تحريم آن آمد، و اين قول نيك نيست براى آنكه ممنوع است از او، لقَوْلِهِ تعالى: «قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْراةِ»۱۳ . و رسول عليهالسلام جهودان را در وقت مناظره گفت: تورات بياريد بخوانيد اگر راست مىگوييد. چون تورات بياوردند، آنچه ايشان تحريم آن دعوى مىكردند در تورات نبود، خجل شدند و عناد ايشان ظاهر شد. ۱۴
677. علامه شعرانى: اين آيات منع قول سدّى نمىكند؛ چون اختلاف يهود در حرمت رگ و رگ نبود، بلكه حرمت شتر بود. و اگر تورات مىآوردند و مىخواندند معلوم مىشد شتر بر بنى اسرائيل پيش از نزول تورات حرام نبود اگر چه رگ و رگ بر يعقوب حرام بود و مستمر گشت،بلكه اگر از تورات حرمت گوشت شتر هم در شريعت حضرت موسى ثابت مىشد باز دعوى يهود كه آن در شريعت ابراهيم حرام بود ثابت نمىشد. ۱۵
1.روض الجنان، ج ۴، ص ۴۲۸.
2.روح الجنان، ج ۳، ص ۱۰۶.
3.روض الجنان، ج ۴، ص ۴۲۹.
4.تقريب التهذيب، ج ۱، ص ۵۰۰ .
5.روح الجنان، ج ۳، ص ۱۰۷. لسان الميزان، ج ۳، ص ۲۹۸ـ۲۹۹.
6.روح الجنان، ج ۳، ص ۱۰۷.
7.روض الجنان، ج ۴، ص ۴۳۰.
8.روح الجنان، ج ۳، ص ۱۰۸.
9.روض الجنان، ج ۴، ص ۴۳۱.
10.روح الجنان، ج ۳، ص ۱۰۹.
11.آل عمران (۳): ۹۳.
12.روض الجنان، ج ۴، ص ۴۳۲.