315
تفسير نورٌ علي نور ج1

118. «...لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ لا يَأْلُونَكُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ...»

روض الجنان: «قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ» ؛ اگرچه دشمنى در دل دارند بر دهنشان پيدا مى‏شود. ۱
705. علامه شعرانى: آنچه خداوند فرمود و تحذير كرد مصداق آن را بسيار ديديم. هرگاه مسلمانان نصارا را دوست گرفتند و بر آنها اعتماد كردند آنها چنان تباهى در كار مسلمانان كردند كه ملكشان زايل شد، هر كه خواهد به كتاب نفح الطيب (آخر جلد دويم) رجوع كند و در آنجا به شرح و تفصيل بيان كرده كه نصارا چگونه دولت اسلام را از اندلس بر انداختند و پادشاه آنها را كه موسوم به ابوعبدالله بود چگونه فريفتند و او به آنها اعتماد كرد و او را در حمايت خود گرفتند و منفور گرداندند، آن‏گاه از اسپانيا بيرونش كردند و بر مسلمانان سخت گرفتند و آنها را به اجبار نصرانى كردند. پس از آنها امپراطورى عثمانى را هم ديديم. ۲
روض الجنان: اَزْهر بن راشد گويد: چون انس ما را حديثى گفتى از رسول عليه‏السلام و ما را معنى مفهوم نشدى، به‏نزديك حسن بصرى آمدمانى و از او پرسيدى. و آنكه گفت: از آتش مشركان طلب روشنايى مكنيد، كنايت است از آنكه به ايشان در كارها مشورت مكنيد و از ايشان راى زدن مخواهى. ۳
706. علامه شعرانى: معنى «بطانه» دوستى است كه محرم اسرار باشد و مهمّ خود را
به او واگذار كنند و خداوند مسلمانان را از اين نهى كرد. و آنجا كه فرمود بر آنها احسان كنيد و نيكى نماييد منافى آن نيست كه اسرار خود را بدانها نگوييد و اعتماد بر آنها روا مداريد. قال الله تعالى: «لا يَنْهاكُمُ اللّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ» . ۴

1.روض الجنان، ج ۵ ، ص ۳۰.

2.روح الجنان، ج ۳، ص ۱۶۲.

3.روض الجنان، ج ۵ ، ص ۳۱.

4.روح الجنان، ج ۳، ص ۱۶۲. ممتحنه (۶۰): ۸.


تفسير نورٌ علي نور ج1
314

112. «ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ ما ثُقِفُوا إِلاّ بِحَبْلٍ مِنَ اللّهِ...»

روض الجنان: قَوْلُهُ: «ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ» ، برايشان راند مذلّت و خوارى «أَيْنَ ما ثُقِفُوا» ؛ هر كجا يابند ايشان را به قتل و أسْر و سبى و جزيه «إِلاّ بِحَبْلٍ مِنَ اللّهِ» أىْ بِعَهْدٍ، وقيل: بِأَمانِ، يعنى هر كجا باشند و به هر حال كه باشند ذليل و مهين باشند.
... و در استثناء خلاف كردند كه متّصل است يا منقطع، و اولى‏تر آن است كه منقطع گويند كه هست، براى آنكه حالت اعتصام به حبل خداى نه حالت ذلّت باشد... . ۱
703. علامه شعرانى: مگر آنكه گوييم ديگران كه با آنها عهد ببندند به حكم خدا عهد نگاهدارند، مانند اهل ذمه كه به عهد الهى مسلمانان آنها را در پناه خود حفظ كنند و آزار نرسانند. و دولت يهود به روزگار ما به عهد و حفظ نصارا قائم است نه به قدرت و شوكت خود. ۲

113. «... مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ يَتْلُونَ آياتِ اللّهِ آناءَ اللَّيْلِ...»

روض الجنان: هشام بن سالم روايت كند از صادق عليه‏السلام كه او گفت: هر كه از ميان نماز
شام و خفتن دو ركعت نماز خواند... . ۳
704. علامه شعرانى: اين روايت دليل نماز غفيله است. ۴

1.روض الجنان، ج ۵ ، ص ۱۷.

2.روح الجنان، ج ۳، ص ۱۵۳.

3.روض الجنان، ج ۵ ، ص ۲۲.

4.روح الجنان، ج ۳، ص ۱۵۶.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 86262
صفحه از 724
پرینت  ارسال به