321
تفسير نورٌ علي نور ج1

144. «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ...»

روض الجنان: علىّ بن موسى الرّضا روايت كند از پدرانش از اميرالمؤمنين على از
رسول عليه‏السلام كه گفت: چون فرزند را محمّد نام بر نهيد او را اكرام كنيد... و هيچ قوم نباشند كه مشورتى كنند و در ميان ايشان كسى باشد كه نام او احمد يا محمّد باشد، او را در آن مشورت برند و الاّ ايشان را خيره جهانند... . ۱
726. علامه شعرانى: «جهانند» ترجمه فعلى مجهول است. و«خيره» آن كار كه بهتر باشد. و معنى اين عبارت اين است كه اگر با محمد نام مشورت كنند بهترين كار براى آنها مقدّر شود. ۲
روض الجنان: ... مُلكى بى زوال و ملكى بى ملال، و مُلكى بى وحشت و لجاج، و ملكى بى قسمت و خراج به آن بر تو بخل نيست... . ۳
727. علامه شعرانى: «قسمت» همان است كه سلطان از زمين مفتوح العنوه مى‏گيرد. اگر مقدار آن به نسبت محصول باشد «مقاسمه» است و اگر مقدار معين باشد «خراج» است كه به زيادت و نقصان محصول زياده و نقصان نپذيرد. ۴

1.روض الجنان، ج ۵ ، ص ۹۵.

2.روح الجنان، ج ۳، ص ۲۰۷.

3.روض الجنان، ج ۵ ، ص ۹۹.

4.روح الجنان، ج ۳، ص ۲۰۹.


تفسير نورٌ علي نور ج1
320

139. «وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤمِنِينَ»

روض الجنان: «وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤمِنِينَ» ؛ و شما بلندتر و رفيع‏تر و غالب‏تر باشيد و فتح و ظفر بود شما را اگر مؤمن باشيد. ۱
721. علامه شعرانى: اگر جنگ محض براى غلبه و كشورگيرى و غنيمت باشد آنكه مغلوب شود زير دست شده و اما آنكه مرام و مقصدى دارد كه خير مردم در آن است و براى آن مى‏كوشد از اينكه در يك جنگ مغلوب شود شكست نخورده است، بلكه آن وقت شكست مى‏خورد كه مرام خود را از دست بدهد و از ايمان برگردد. مسلمانان مرام كلى و مهم داشتند و كفار قريش تنها غنيمت و انتقام مى‏خواستند. ۲

143. «وَ لَقَدْ كُنْتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَيْتُمُوهُ...»

روض الجنان:... «...فَقَدْ رَأَيْتُمُوهُ» ؛ اكنون روز احد بديدى آنچه تمنّا كردى. و اهل معانى گفتند: يعنى اسباب و مقدّمات مرگ بديدى براى آنكه مرگ نتوان ديدن چه اگر
معنى بودى هم ديدنى نبودى... . ۳
722. علامه شعرانى: «معنى» در اصطلاح ايشان معنى ثبوتى غير قابل رؤيت است، مانند علم و قدرت و ملكات نفسانى. ۴
روض الجنان: ... چنان‏كه اراده معصيت معصيت باشد، تمنّاى معصيت هم معصيت باشد... . ۵
723. علامه شعرانى: بعض علماى عصر ما گويند: اراده معصيت معصيت نيست. ۶
روض الجنان: ... و تمنّاى به نزديك ما و محقّقان از قبيل كلام باشد، و هُو قَوْلُ الْقائلِ. «لَيْتَ كَذا كان» آن را كه نباشد، و: «لَيْتَ كَذا لَمْ يَكُنْ» آن را كه باشد، و از ارادت در چيزى نباشد... . ۷
724. علامه شعرانى: ترجمه «ليس من الإرادة فى شى‏ء» يعنى تمنا به هيچ وجه اراده نيست. ۸
روض الجنان: ... و عبداللّه بن قميئة الْحارثى سنگى بينداخت بر روى رسول آمد و جراحت كرد و دندان رسول بشكست، و اين ملعون بيامد و قوام* رسول عليه‏السلاممى‏داشت تا فرصتى يابد. ۹
725. علامه شعرانى: يعنى در كمين او بود. ۱۰

1.روض الجنان، ج ۵ ، ص ۸۳ .

2.روح الجنان، ج ۳، ص ۱۹۸.

3.روض الجنان، ج ۵ ، ص ۸۹ ـ۹۰.

4.روح الجنان، ج ۳، ص ۲۰۲.

5.روض الجنان، ج ۵ ، ص ۹۰.

6.روح الجنان، ج ۳، ص ۲۰۳.

7.روض الجنان، ج ۵ ، ص ۹۲.

8.روح الجنان، ج ۳، ص ۲۰۴.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 86066
صفحه از 724
پرینت  ارسال به