35
تفسير نورٌ علي نور ج1

تفسير نورٌ علي نور ج1
34

ز) دانشمندى ذوفنون

استاد گرانقدر حضرت آية الله حسن زاده آملى درباره تبحر علامه شعرانى در علوم متعدد مى‏فرمايد:
آقاى شعرانى ذوالفنون بودند. بنده همه اساتيدم را به تبحر در فنون مثل ايشان نديدم... يكى از كتابهاى دوره شفا علم موسيقى است. دانستن موسيقى كه گناه نيست... مرحوم آقاى شعرانى موسيقى هم مى‏دانست. ۱ فرانسه را به اندازه عربى مى‏دانست و مسلط بود. آن لحن شيرينش هيچ گاه از خاطرم نمى‏رود گاهگاهى از ايشان عبارتى مى‏پرسيدم كه: آقا اين عبارت را چطور بايد معنى كرد؟ ايشان ديكسيونر را مى‏گرفت ـ دندان نداشت و چند تا از دندانهايش ريخته بود ـ اين الفاظ فرانسه را با آن دندانهاى
ريخته‏اش خيلى شيرين و جالب مى‏خواند. گاهگاهى هم من مختصر تبسمى مى‏كردم. تركى خوب مى‏دانست و تلفظ مى‏كرد. انگليسى‏اش خوب بود اما نه مثل فرانسه‏اش. فرانسه‏اش خيلى قوى بود. عبرى را مى‏دانست كتابهاى عبرى را هم داشت، خودش به من گفت كه من عبرى را پيش يك ملاى يهودى خوانده‏ام. در علوم دينى و فقه و اصول و روايت و تفسير آثار قلمى ايشان يكى از ديگرى غنى‏تر، يكى از ديگرى مهم‏تر، يكى از ديگرى پخته‏تر است. حواشى وافىاش مگر كم است؟ تعليقه بر شرح ملا صالح مازندرانى بر كافى تعليقه‏اى كه كمتر از خود شرح نيست، كمّاً و كيفاً، چه دريايى است، كتاب راه سعادتش، نفايس الفنون. يكى دو تا نيست.
جناب علامه شعرانى در ادبيات قلم توانايى داشت، فارسى را خيلى سنگين و قوى و فصيح مى‏نوشت. در رياضيات عاليه، در نجوم. من بارها اين مطلب را به عرض رسانده‏ام در ميان علماى روحانى ما در عصر خودم، بنده كسى را به تبحر در رياضيات از ايشان بهتر و برتر نديدم. ۲
استاد گرانمايه حضرت آية الله جوادى آملى درباره تبحر و تسلط استادشان، مرحوم شعرانى، مى‏فرمايند:
مرحوم آقاى شعرانى در طبيعيات خيلى ماهر بود. ايشان مثالهايى را هم كه ذكر مى‏كند، يا هندسى است يا طبيعى، يا طبى و مانند آن، اگر چه ممكن است مثال در اصل آن بحث نقش نداشته باشد ولى وقتى طلبه مى‏بيند كه اين مثال را استاد خوب بيان نكرد آن حُسن قبول را درباره گفته‏هاى استاد از دست مى‏دهد و احياناً بعضى از اين ظرافتهاست كه از راه مَثَل مى‏تواند مشكل مُمَثّل را حل بكند. نوع مثالهايى كه ديگران به كمك يك مسأله ساده عرفى القا مى‏كردند، مرحوم شعرانى با مسائل طبيعى و رياضى و امثال ذلك، القا مى‏كرد. مرحوم آقاى شعرانى در اين بخشها خيلى مسلط و قوى بود، لذا طبيعيات اشارات را حضور ايشان خوانديم.
مرحوم آقاى شعرانى در رياضيات هم خيلى مسلط بودند و علاقه شديدى هم به رياضيات و طبيعيات داشتند و اين درسها را بايد حتماً مطالعه مى‏كردند و مى‏گفتند، ولى براى آن درسها اگر توفيق مطالعه هم پيدا نمى‏كردند باز مسلط بودند. فكر، فكر
رياضى و طبيعى بود. لذا شرح چغمينى را هم خدمت ايشان خوانديم. مقدارى از مقدمه زيج بهادرى را هم خدمت ايشان خوانديم. تا وقتى كه از تهران به قم آمديم و متأسفانه ادامه آن بحثهاى طبيعى و رياضى هم قطع شد. ۳

1.براى اطلاع از آراء ايشان در اين باره مى‏توان به حواشى ارزشمند و عالمانه آن مرحوم بر مبحث غناى كتاب وافى مراجعه كرد.

2.كيهان فرهنگى، شماره ۵ (مرداد ۶۳)، ص ۶.

3.همان، شماره ۹ (آذر ۶۴)، ص ۵ .

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 69349
صفحه از 724
پرینت  ارسال به