347
تفسير نورٌ علي نور ج1

تفسير نورٌ علي نور ج1
346

188. «لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَفْرَحُونَ بِما أَتَوْا وَ يُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا بِما لَمْ يَفْعَلُوا...»

روض الجنان: ... ضحّاك و عيسى بن عمر* خواندند: «فلا تَحْسَبُنَّهُمْ» بالتّاء بضمّ الباء خطاب با رسول باشد و صحابه او. ۱782. علامه شعرانى: عيسى‏بن عمر از نحويان بصره است از اقران خليل و سيبويه و شاعرى درباره او گفت:
بطل النحو جميعا كلّهغير ما احدث عيسى بن عمر۲
و او همان است كه غريب در سخن خود بسيار مى‏آورد، وقتى گفت: ما لكم تكأكأتم على كتكأكئكم على ذي جنّة أفرنقعو عني. ۳
روض الجنان: حُميد بن عبدالرّحمن بن عَوفْ گفت: مروان حكم مولايش را اَبورافع به‏نزديك عبداللهِ عبّاس فرستاد و گفت: اگر چنان‏كه خداى تعالى عذاب خواهد كردن آن را كه شاد باشد به آنچه نكند يا خواهد كه او را حمد كنند بر آنچه نكرده باشد، ما همه همچنينيم، پس كيست كه از عذاب مسلّم خواهد بودن؟
عبداللهِ عبّاس گفت: اين آيت را با ما اين چه سبيل است؟ اين در شأن جماعتى جهودان آمد كه رسول عليه‏السلام چيزى از ايشان بپرسيد، بخلاف راستى خبر دادند و نمودند كه: ما راست گفتيم. آنگه به آن كتمان و خلاف راستى شاد بودند و خواستند تا ايشان را بر آن محال كه گفته بودند حمد كنند، خداى تعالى آيت در ايشان فرستاد. ۴
783. علامه شعرانى: مانند آنكه مردى دزدى كند و بدان شاد باشد، تو گويى فلان كه به عمل خود شاد است دست او را ببرند دليل آن نيست كه هر كس از احسان كردن به فقرا شاد است هم دست او را ببرند. و از اينجا اندازه عقل و فكر مروانِ حَكَم و امثال او معلوم مى‏گردد با آنكه در تدبير كار دنيا و سياست چنان هوشمند بود در امور معنوى چه انداره ابله بود و بديهيات و معنى ظاهر عبارات را نمى‏فهميد، و امثال وى همه مانند وى. ۵

1.روض الجنان، ج ۵ ، ص ۲۰۲.

2.شعر از قاضى ابو سعيد است: فهرست ابن النديم، ص ۴۷.

3.روح الجنان، ج ۳، ص ۲۸۲.

4.روض الجنان، ج ۵ ، ص ۲۰۴.

5.روح الجنان، ج ۳، ص ۲۸۳.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 71643
صفحه از 724
پرینت  ارسال به