401
تفسير نورٌ علي نور ج1

122. «وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنّاتٍ تَجْرِي...»

روض الجنان: ديو فرمانان. ۱
939. علامه شعرانى: ديو فرمان آنكه مطيع ديو باشد. ۲

123. «لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ وَ لا أَمانِيِّ أَهْلِ الْكِتابِ...»

روض الجنان: ... وأمانيّ جمع «اُمْنيّة» باشد، واَمنيّة آرزو و تمنّا باشد ولكن چگونه باشد! ۳
940. علامه شعرانى: يعنى چگونه آروزى آنها حاصل گردد با آنكه هركس عمل زشت كند پاداش بيند. ۴

125. «وَ مَنْ أَحْسَنُ دِيناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً...»

روض الجنان: «وَ مَنْ أَحْسَنُ دِيناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلّهِ» ، گفت: كيست كه دينش نكوتر است! صورت استفهام است و مراد تقرير، و نصب او بر تمييز است، و اين تمييزى باشد بعد تمام الاسم، و اگرچه تمام اسم در كلام نيست، و تقدير اين است: وَمَنْ اَحْسَنُ النّاسِ ديناً مِمَّنْ اَسْلَمَ وجْهَهُ للّه، آن كس كه روى خود تسليم كند به خداى، يعنى اسلام آرد و تن بدهد و گردن بنهد خداى را... . ۵
941. علامه شعرانى: در هر دين و مرام، غايت حركات انسان چيزى است كه براى رسيدن به آن آفريده شده و فضل و كمال او يافتنِ آن است. در شريعت اهل دنيا
رسيدن به دولت و ثروت و غلبه بر ساير امم، و در مذهب فلاسفه علم و اخلاق نيكو و در دين اسلام اطاعت امر پروردگار از هر نژاد و هر قوم، و در دين يهود بهترين فضيلت و اعلى مراتبِ شرف آن است كه كسى از اولاد يعقوب باشد. و در دين نصارا فضيلت و نجات ممكن نيست براى كسى حاصل شود نه به علم و نه به عمل و نه اطاعت شريعت، بلكه به اين است كه خداوند فرزند خود را به صورت بشرى فرستاد و كشته شد و كشته شدن او ذاتا سبب نجات بشر گشت. و از ميان اين عقايد بهترين دينها همان دين اسلام است. ۶
روض الجنان: براى آنكه همه بندگان* و پرستاران محتاج اويند. ۷
942. علامه شعرانى: « بندگان » ترجمه عبيد يعنى مرد زر خريد و « پرستار » ترجمه اماء است يعنى كنيز. ۸
روض الجنان: و پنج گانه تن: استنجاست، و ختنه كردن، و حلق عانه، و موى بغل پاك كردن، و ناخن گرفتن و اين جمله سنّت است، مگر استِنْجا و خِتان بَعْدَ البُلُوغ. ۹
943. علامه شعرانى: كه واجب است. ۱۰

1.روض الجنان، ج ۶، ص ۱۲۳.

2.روح الجنان، ج ۴، ص ۲۰.

3.روض الجنان، ج ۶، ص ۱۲۴.

4.روح الجنان، ج ۴، ص ۲۱.

5.روض الجنان، ج ۶، ص ۱۲۷.

6.روح الجنان، ج ۴، ص ۲۳.

7.روض الجنان، ج ۶، ص ۱۲۹.

8.روح الجنان، ج ۴، ص ۲۴.

9.روح الجنان، ج ۴، ص ۲۵.


تفسير نورٌ علي نور ج1
400

119. «...وَ للآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللّهِ...»

روض الجنان: تغيير خلق وَشْم است. ۱
937. علامه شعرانى: «وشم» آن است كه امروز خال‏كوبى گويند. ۲
روض الجنان: ... زَجّاج گفت مراد بِقَوْلِهِ: «فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللّهِ» ، آن است كه ايشان احكام و اعراض خداى تَعالى در خلق او مى‏بگردانند، خداى تَعالى چهار پاى به آن آفريد تا به او منتفع شوند، ايشان بر خويشتن حرام گيرند به بحيره و سائبه، و ماه و آفتاب به آن آفريد تا مسخّر فرمان او باشند در منافع ما، ايشان آن را عبادت كردند. ۳
938. علامه شعرانى: گروهى از فلاسفه جديد در بيان علت حسن و قبح افعال گفته‏اند: هر عمل كه مطابق روش و سير وجود باشد حسن است و آنكه بر خلاف آن باشد قبيح. مثلاً كشتن منع از سير انسان است و سبب نرسيدن او به غايت خود و از اين جهت قبيح است و اطعام فقير مساعدت او است در بقا تا رسيدن به غايت خود و اين نكو است. ۴

1.روض الجنان، ج ۶، ص ۱۲۲.

2.روح الجنان، ج ۴، ص ۱۹.

3.روح الجنان، ج ۴، ص ۲۰.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 70151
صفحه از 724
پرینت  ارسال به