4. «يَسْئَلُونَكَ ما ذا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ وَ ما عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوارِحِ...»
روض الجنان: ... «اُحِلُّ لَكُمُ الطّيّباتُ» بر شما حلال كردهاند از ذبايح آنچه حلال و پاك است و مراد به طيّبات محلّلات است... . ۱
984. علامه شعرانى: اما اينگونه جواب مشتمل بر دور است و صحيح نيست؛ كسى پرسد: چه چيز براى ما حلال است؟ جواب دهند: آنچه حلال است براى شما حلال است. ۲
روض الجنان: ... و اگر بنادره افتد و احايين... . ۳985. علامه شعرانى: گاهگاهى. ۴
روض الجنان: ... چون صيّاد به سگ معلّم جهود يا ترسا باشد آن صيد حلال نباشد براى آنكه تسميه شرط است و او نام خداى نبرد بر حقيقت. و جمله فقها گفتند: حلال باشد. ۵
986. علامه شعرانى: اگر گويى: شايد يهود يا نصارا نام خداى برند و اگر بردند بايد حلال باشد، گوييم: نام خداى بر ذبيحه يا صيد بردن متوقف بر نيت است چنانكه اگر مسلمان هم نام خدا ببرد هنگام ذبح نه براى آنكه ذبح را به نام خدا كرده باشد مطابق امر شارع باز ذبيحه او حلال نيست؛ مثل آنكه هنگام ذبح گوسفند فاتحه براى شفاى مريض يا اهداى ثواب به ميّت بخواند. و نيز آنان روى به قبله ذبح نمىكنند و اگر اتفاقا مقابل قبله باشد نيت استقبال ندارند، و در استقبال نيت شرط است چون در معنى استقبال تكريم و تعظيم معتبر باشد. ۶
روض الجنان: و ابوهريره روايت كرد از رسول عليهالسلام كه او گفت: لا يَحِلُّ ثَمَنُ الكَلْبِ ولا حُلْوانُ الكاهِنِ ولا مَهْرُ الْبَغىِّ وَنَهى عَن اقْتِنائِها وامْساكِها واَمَرَ بِغَسْلِ الاناءِ من وُلُوغها ثلثَ مراتٍ اِحْديهُنَّ بالتراب، گفت: حلال نباشد بهاى سگ و مزد فال گو و مهر زنا كننده، و ما را نهى كرد از سگ داشتن و فرمود كه انا بشوييم از دهن او سه بار، يك بار از آن به خاك. ۷
987. علامه شعرانى: معنى شستن به خاك همان است كه از شستن به صابون و اشنان و چوبه و گل سرشوى و امثال آن فهميده مىشود. و مردم ساده لوح بسيار در آن وسوسه مىكنند كه آيا بايد به خاك خشك ماليد يا گل ساخت و چون به خاك خشك بمالند آيا بايد آن را از ظرف بيرون ريخت پس از آن به آب شست يا آب را به روى خاك ريخت و شست و امثال اين. ۸
1.روض الجنان، ج ۶، ص ۲۵۱.
2.روح الجنان، ج ۴، ص ۱۱۰.
3.روض الجنان، ج ۶، ص ۲۵۳.
4.روح الجنان، ج ۴، ص ۱۱۱.
5.روض الجنان، ج ۶، ص ۲۵۵.
6.روح الجنان، ج ۴، ص ۱۱۲.
7.روض الجنان، ج ۶،ص ۲۵۷ـ ۲۵۸.
8.روح الجنان، ج ۴، ص ۱۱۴.