سوره فاتحة الكتاب
روض الجنان: و در خبر بعثت چنين آمد كه: اوّل سورت كه از قرآن فرو آمد، اين سورت بود.
ابُو مَيْسره عمرو بن شُرَحْبيل روايت كند كه: رسول صلىاللهعليهوآله عادت داشتى كه برفتى و تنها بر كوه حِراء بنشستى و در آلاء و نعماء حق تعالى تأمّل مىكردى. يك روز بر عادت خود نشسته بود، سايهاى بر رسول (عليه الصَّلاة والسّلام) افتاد. بر نگريد تا خود چيست! شخصى را ديد پرها باز كرده همه روى آسمان بپوشيده و ندا مىكرد: السّلام ُ عَلَيْكَ يا مُحَمَّدُ! اِقْرَأْ؛ بخوان. و رسول گفت: من پيش از آن اين آواز شنيده بودم به چند بار، و كسى را نمىديدم. ترسيدم كه مبادا كه مرا در عقل تخليطى باشد. خديجه را مىگفتم كه حال چنين است... . ۱
7. علامه شعرانى: بعض علما اين روايت را به اين تفصيل نمىپذيرند؛ چون پيغمبر صلىاللهعليهوآله نبايد در وحى و جبرئيل شك كند و احتمال تخليط در عقل خويش دهد. و اين گمان شايد براى خديجه يا ديگرى اتفاق افتاده باشد؛ چون پيغمبر را بدان حال
ديد و قصه از او شنيد نزد پسر عمّ خويش رفت و قصّه بگفت. ۲
روض الجنان: ... و اين سورت بخشيده است ميان خداى تعالى و بنده. ۳
8. علامه شعرانى: يعنى اين سوره قسمت شده است ميان خدا و بنده. ۴
روض الجنان: ... كودكى از كودكان ايشان در كُتّاب اين سورت بخواند. ۵
9. علامه شعرانى: كُتّاب به صيغه مبالغه مكتبخانه است؛ چنانكه سعدى گويد: «پيرانه سر آمدم به كُتّاب». ۶