53 . «وَ كَذلِكَ فَتَنّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِيَقُولُوا أَ هؤلاءِ مَنَّ اللّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْنِنا...»
روض الجنان: ... از طريق مبالغه گفتند: مادر ما را براى مرگ زاده است و جهان براى خراب بنا كردهاند تا پندارى كه غرض در اين هر دو و اين دو كار بوده است و اين خارج نيست چون از اين بنخواهد گرديدن. پس اگر گويند: «لامِ» غرض است و لكن نه بر حقيقت، بر توسّع از اين وجه كه ما گفتيم تا مخالف را نرسد كه گويد «لام» عاقبت در كتب نحو و دركلام عرب نيامد، و اين وضعى است كه شما نهادى براى تقويم و اصلاح مذهب خود، پس بر اين وجه كه ما گفتيم در اين اغراض بسته باشد. ۱
1204. علامه شعرانى: مذهب ما عدل است و اين كه خداوند عالم مردم را به كفر و فسق اجبار نمىكند. و از اين آيه اگر لام غرض باشد خلاف مذهب ما معلوم مىگردد؛ چون خداوند آنان را امتحان كرد تا كفر گويند. و مؤلّف جواب داد: در كلام عرب، «لام» براى عاقبت نيز آمده است؛ يعنى خداوند آنها را امتحان فرمود، بدان انجاميد كه كفر گفتند. ۲
روض الجنان: فرودان درويشان. ۳1205. علامه شعرانى: يعنى فقراى پست. ۴
روض الجنان: معاوية بن قرّه روايت كند عن عائذ عمرو كه: روزى ما جماعتى نشسته بوديم، امير المؤمنين عليهالسلام بود و سلمان و بلال و صُهيب، أبوسفيان بگذشت، ما گفتيم: كى باشد كه شمشيرهاى خداى جاى خود بگيرد از گردن اين جبّار كه دشمن خداست. ابوبكر حاضر بود، گفت: اين سخن كه را مىگويى؟ گفتند: پير قريش و سيّد قريش را... . ۵
1206. علامه شعرانى: اين در وقتى بود كه هنوز ابوسفيان اظهار ايمان نكرده بود و هنوز هجرت به مدينه اتفاق نيفتاده؛ چون پس از اظهار اسلام ابوسفيان اين كلام نمىگفتند و اسلام او پس از فتح مكه و ذلت مشركين و مقهور گشتن ابوسفيان بود اما در آن هنگام سلمان حضور پيغمبر مشرّف نگشته. شايد ذكر نام او سهو باشد از راوى. و الله اعلم. ۶
1.روض الجنان، ج ۷، ص ۳۰۱.
2.روح الجنان، ج ۴، ص ۴۳۵.
3.روض الجنان، ج ۷، ص ۳۰۲؛ چاپ مشهد «فرودِ آن درويشان» ضبط كرده است.
4.روض الجنان، ج ۷، ص ۳۰۳.
5.روح الجنان، ج ۴، ص ۴۳۶.