553
تفسير نورٌ علي نور ج1

26. «يا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُوارِي سَوْآتِكُمْ وَ رِيشاً...»

روض الجنان: «يا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً» ، حق تعالى به اين آيت منّت نهاد بر بنى آدم كه ايشان را جامه داد كه با آن عورت پوشند و تجمّل كنند و زينت سازند، و در «أَنْزَلْنا» و در معنى انزال خلاف كردند... .
و بعضى دگر گفتند: مراد آن است آنچه اصل آن است از نبات به باران پرورده مى‏شود، باران از آسمان فرو مى‏آيد، و وجهى دگر آنكه گفتند كه: بركات را نسبت به آسمان باشد... . ۱
1323. علامه شعرانى: هرچه از عالم روحانى بدين عالم آيد آن را نزول گفتند، مانند قرآن و جبرئيل. و مخلوقات ديگر هم كه امر از جانب الهى به خلقت آن صادر گشته شود و عين آن در عالم ديگر ثابت بوده و صورت آن به وجود اعلى مقدّر گشته، پس از آن در اين جهان جلوه گر آمده آن را نزول فرموده. و اين معنى در آيات بسيار مكرر است. ۲
روض الجنان: گوى گريبان. ۳
1324. علامه شعرانى: «گوى» آن است كه ما امروز دكمه مى‏گوييم. ۴

27. «يا بَنِي آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ... إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ...»

روض الجنان: ذوالنّونِ مصرى گفت: اگر او تو را بيند از آن جا كه تو او را نبينى، خداى او را بيند و او خداى را نبيند، از او به خداى استعانت كن كه كيد او ضعيف
باشد. امّا علّت آنكه ما ايشان را نبينيم آن است كه: ما را شعاع اندك است، و ايشان را جسم شفّاف است، پس هر دو منط است از ديدن. اگر خداى تعالى شعاع زيادت كند، ممكن باشد ايشان را ديدن، چنان‏كه فرشتگان را عِندَ حضورِ المَوْتِ و يا اجسام ايشان كثيف كند.
ابُو الْهُذَيل و ابوبكر بن الأخشاد گفتند: روا باشد كه خداى تعالى ايشان را ممكّن بكند تا خويشتن را كثيف بكنند در بعضى احوال تا ما ايشان را ببينيم. ۵
1325. علامه شعرانى: هيچ يك از اين دو واجب نيست، نه شعاع را قوى كردن و نه جسم آنها را كثيف كردن، بلكه قوه بيننده را نيرو دهد يا قوه خاموش و بيكار را بيدار و آماده كند چنان‏كه حس مشترك كه در حال عادى از آن متأثر نمى‏شود در آن حال كه حضور موت و دهشت است آن قوه خاموش به كار افتاده و به واسطه آن حس مشترك چيزى را كه نمى‏ديد ببيند. ۶

1.روض الجنان، ج ۸ ، ص ۱۶۴.

2.روح الجنان، ج ۵ ، ص ۱۴۰.

3.روض الجنان، ج ۸ ، ص ۱۶۶.

4.روح الجنان، ج ۵ ، ص ۱۴۲.

5.روض الجنان، ج ۸ ، ص ۱۶۸.

6.روح الجنان، ج ۵ ، ص ۱۴۳.


تفسير نورٌ علي نور ج1
552

19. «...فَكُلا مِنْ حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظّالِمِينَ»

روض الجنان: و در معصيت آدم خلاف كردند، بعضى گفتند: كبيره بود، و آن حشوياند و اصحاب الحديث. ۱
1321. علامه شعرانى: مقصود حشويان و اهل حديث عامه‏اند نه اهل حديث شيعه؛ چون در اينها كسى كه بگويد پيغمبران عمداً معصيت مى‏كنند نديده‏ايم. ۲

22. «فَدَلاّهُما بِغُرُورٍ فَلَمّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما»

روض الجنان: «فَدَلاّهُما» ، يعنى اَرْسَلَهُما، تشبيه كرد ايشان را به كسى كه بر ارتفاعى باشد، از آن پايه فرود آيد، گفت: به غرور و فريفتن ايشان را از منزلت بلند بر زمين پست فرود آورد، مِنْ قَوْلِهِمْ: أدَلَيْتُ الدَّلْوَ اِذا اَرْسَلْتَها فى الْبِئْرِ، ودلّيه براى مبالغت فرمود. ۳
1322. علامه شعرانى: يعنى به تشديد لام براى مبالغه است. ۴

1.روض الجنان، ج ۸ ، ص ۱۵۰.

2.روح الجنان، ج ۵ ، ص ۱۳۲.

3.روض الجنان، ج ۸ ، ص ۱۵۴.

4.روح الجنان، ج ۵ ، ص ۱۳۴.

  • نام منبع :
    تفسير نورٌ علي نور ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    صادقي، محسن؛ مروي، عباسعلي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 69890
صفحه از 724
پرینت  ارسال به