42. «...لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلاّ وُسْعَها...»
روض الجنان: «لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلاّ وُسْعَها» ... گفت: ما تكليف نكنيم هيچ نفسى را الاّ آنچه وسع و طاقت و امكان و توانايى او باشد... .
رُمّانى گفت: تحميل بود بر مكلّف آنچه او را در آن مشقّت باشد. ۱
1333. علامه شعرانى: اين قول صحيح است، چون طاقت توانستن با مشقت است و وسع توانستن بى مشقت؛ چنانكه درباره روزه فرمود «وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ»۲ ؛ يعنى بر آنها كه به مشقت روزه مىتوانند كفاره است، مانند ذوالعطاش و زن مرضعه و حامل مُقرِب. ۳
46. «...وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيماهُمْ وَ نادَوْا أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوها وَ هُمْ يَطْمَعُونَ»
روض الجنان: عبداللّهِ مسعود گفت: خداى تعالى به قيامت حساب خلقان برآرد، هر كس را كه حسناتش بر سيّآت بيفزياد ـ و اگر همه به يك حسنه بود ـ خداى تعالى بفرمايد تا او را به بهشت برند، و هر كس را كه سيّئآتش از حسنات به يك سَيّئه زيادت
بود بفرمايد تا او را به دوزخ برند... . ۴
1334. علامه شعرانى: اگر گويى: به مذهب ما احباط باطل است، پس چگونه آن را كه يك سيّئه افزون دارد به جهنم برند و حسنات او را به آن يك سيّئه پايمال كنند، در جواب گوييم: اين عمل موجب احباط نيست؛ چون شايد در دوزخ يا پيش از رفتن بدانجا يا پس از خروج از دوزخ ثواب حسنات را به او بدهند. ۵
روض الجنان: صادق عليهالسلام گفت: اعراف كُثْبان و بهشتهايى باشد ميان بهشت و دوزخ، هر پيغامبرى و خليفهاى او را آن جا بدارند با گناهكاران امّتش چنانكه امير لشكر را با لشكر بدارند. آنان كه محسنان امّت باشند سبق برند و به بهشت شوند... . ۶
1335. علامه شعرانى: عبارت تصحيف شده و لفظ عربى در روايت چنين است: «كثبان بين الجنة و النار» ۷ و فارسى چنين مىشود و كثبان تلها باشد ميان بهشت و دوزخ. ۸
روض الجنان: قوله: «يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيماهُمْ» ؛ همه را به سيما و علامت بشناسند از دوستان و دشمنان. ۹
1336. علامه شعرانى: از آيات چنان مستفاد مىگردد كه پس از دخول اهل بهشت در بهشت و اهل دوزخ در دوزخ، اصحاب اعراف كه بر هر دو مطّلع هستند آنان را به شما مىشناسند. شايد كسى گويد: چون اعرافيان بهشتيان را در بهشت بينند چه حاجت به سيما باشد و سيما را در صفات پنهان علامت گيرند؟ گوييم: شايد خداوند عذاب دوزخيان و نعيم بهشتيان را به مصلحت از نظر اهل اعراف پنهان كند و چون علم ما نسبت به عالم آخرت اندك است نظير آنكه فرمود «وَ ما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاّ قَلِيلاً»۱۰ ،
نمىتوان گفت كسى كه مردم كوچك را در بهشت و دوزخ مىبيند خود بهشت و دوزخ را چگونه نبيند و قياس آن عالم به اين عالم صحيح نيست. چنانكه ما محتضر و ميت و قبر را مىبينيم و عذاب و نعيم او را نمىبينيم. در اين باب وجهى ديگر هست كه در تفسير المنار آورده است كه شناختن به سيما پيش از دخول در بهشت و دوزخ باشد، ۱۱ و آن با ظاهر آيات موافق نيست. ۱۲
1.روض الجنان، ج ۸ ، ص ۱۹۴ ـ ۱۹۵.
2.بقره (۲): ۱۸۴.
3.روح الجنان، ج ۵ ، ص ۱۵۹.
4.روض الجنان، ج ۸ ، ص ۲۰۲.
5.روح الجنان، ج ۵ ، ص ۱۶۴.
6.روض الجنان، ج ۸ ، ص ۲۰۴.
7.بحارالانوار، ج ۸ ، ص ۳۳۲.
8.روح الجنان، ج ۵ ، ص ۱۶۵.
9.روض الجنان، ج ۸ ، ص ۲۰۵.
10.بنى اسرائيل (۱۷): ۸۵ .
11.المنار، ج ۸ ، ص ۳۸۱.
12.روح الجنان، ج ۵ ، ص ۱۶۶.